خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار-۱۰۸؛ وقتی ایرانگرد با ای ایران تماشایی تر شد

خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار-۱۰۸؛ وقتی ایرانگرد با ای ایران تماشایی تر شد

پیلانو: انتخاب قطعه ای ایران با هنرمندی مثلث طلایی حسین گل گلاب، روح الله خالقی و غلام حسین بنان برای موسیقی تیتراژ پایانی مستند ایرانگرد اختتامیه ای شورانگیز و دلنشین را به مخاطبان هدیه می دهد.
دریافت 6 MB
خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می کند با انتخاب عناصر، فرم ها و چینش ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته سنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار می گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف الزامی ایجاد می شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می کند.
آنچه بهانه ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره سازترین موسیقی های مربوط به برخی برنامه ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای خیلی از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع باردیگر به آنها برای ما در هر شرایطی می تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره بازی بعد از شروع و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره بازی هفتگی در ایام جمعه هر هفته، روح و ذهن مان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال هایی که حال مان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بصورت هفتگی می توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آنرا دنبال کنید.
در صدوهشتمین شماره از این روایت رسانه ای به سراغ موسیقی پایانی مجموعه ای رفتیم که داستان تولد موسیقی تیتراژش بسیار متفاوت تر از آن چه تا حالا در عرصه موسیقی تیتراژهای ماندگار روایت شده است، منعکس و منتشر می شود. یک الهام و استفاده هوشمندانه از یک موسیقی باارزش و ماندگار به عنوان موسیقی تیتراژ پایانی مستند موفقی به نام «ایرانگرد» که حالا در فصل ششم برای پخش از تلویزیون آماده می شود.
مستندی که موسیقی تیتراژ پایانی اش بهانه ای شد تا با یک نگاه تاریخی، بار دیگر به یکی از مهم ترین و ارزشمندترین ملودی های در رابطه با مضامین ملی – میهنی بپردازیم که در تاریخ فرهنگ و هنر این سرزمین جاودانه مانده اند و به قدری دربرگیرنده ارزش های فراوان است که جواد قارایی و همراهانش در مستند «ایرانگرد» را مجاب کرد تا در کنار استفاده از دیگر ملودی های در رابطه با موسیقی نواحی ایران در قسمت های مختلف برنامه، اغلب این ملودی را برای موسیقی تیتراژ پایانی مجموعه انتخاب کنند تا این مستند جذاب و تماشایی برای مخاطب تماشایی تر شود.

قطعه ماندگار «ای ایران» با شهر حسین گل گلاب، آهنگسازی روح الله خالقی و صدای غلامحسین بنان بی شک یکی از معدود سرودهای ملی – میهنی است که در ذهن شنیداری مخاطبان جاخوش کرده و خیلی ها حتی آنرا سرود غیررسمی مردم ایران می شناسند و به قدری دربرگیرنده ارزش های زیادی است که اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۶ نیز با شماره ۱۳۹۵ نیز در لیست آثار ملی کشورمان ثبت گردید.
شرایطی که بااینکه دربرگیرنده قصه های مختلفی است اما سبب این شد که این قطعه همچنان به عنوان یکی از محبوب ترین سرودهای میهن پرستانه در برنامه های مختلف رادیویی و تلویزیونی پخش شود که از میان آنها می توان به موسیقی تیتراژ مجموعه مستند «ایرانگرد» به تهیه کنندگی و روایت جواد قارایی اشاره نمود.
درباره پروژه «ایرانگرد» هم توضیح اینکه، یک مستند تلویزیونی است که در آن طبیعت و شیوه زندگی در مناطق عشایری، روستاها و مناطق مختلف جغرافیای کشورمان به روشی متفاوت معرفی می شود؛ روشی که در آن کارگردان با استفاده از قاب بندی های متفاوت، حضور در مناطق بکر، ملودی های شنیدنی و مولفه های متفاوت دیگر تلاش نموده تا جلوه ای ناب و کمتر دیده شده پیش روی بینندگان قرار دهد.
بینندگانی که قبل تر مستندهای جذاب و متفاوتی را بواسطه برنامه های مختلف مرحوم محمدعلی اینانلو و مرحوم اسماعیل میرفخرایی از طبیعت مشاهده کرده بودند و حالا منتظر بودند که جواد قارایی جوان از پس تجربه و زیستی که در عرصه گردشگری داشت بتواند برنامه جذابی از طبیعت و اقلیم بکر ایران زمین را پیش روی آنها قرار دهد.
انتظاری که واقعاً محقق شد و آن قدر موفق بود که هم چنان مدیران ارشد سازمان صداوسیما اصرار دارند که فصل های مختلفی از این برنامه تهیه و تولید شود.

فصل نخست مستند ایرانگرد در سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۱، فصل دوم بین سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۴، فصل سوم بین سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷، فصل چهارم بین سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰، فصل پنجم در سال ۱۴۰۱ پخش و فصل های آتی این مجموعه نیز همچنان درحال تولید و فیلمبرداری است. ضمن این که عناوینی چون پرمخاطب ترین مجموعه مستند ایرانی و دریافت جایزه بهترین مستند از اولین جشنواره برنامه های نوروزی صداوسیما نیز همچون موفقیت هایی است که بعد از بخش های مختلف برنامه حاصل شده است.
اما یکی از مولفه های مهم و دارای اهمیتی که جواد قارایی به عنوان نفر اول مستند «ایرانگرد» روی آن تمرکز داشت استفاده از ملودی ها و موسیقی هایی است که در هر برنامه به تناسب اقلیمی که به آنجا سفر می کند، مورد توجه قرار می دهد.
موسیقی هایی که هرچند وقت یک دفعه با استفاده از نغمات آیینی و بومی مناطق مختلف ایران در موسیقی تیتراژ برنامه استفاده می شود و از آن می توان به عنوان یک ادای دین باارزش از طرف یک تیم برنامه ساز برای معرفی هنرمندان شریف و بی ادعای موسیقی نواحی ایران یاد کرد.
اما مولفه ای که غیر از این احوالات، در موسیقی تیتراژ پایانی اصلی مجموعه فضای جذاب تری به مجموعه داده رنگ و بویی متفاوت از یک موسیقی تیتراژ با استفاده از قطعه ماندگار «ای ایران» بود که بطور قطع خالقانش حتی روزی هم فکر نمی کردند این موسیقی علاوه بر دیگر فواید و خاصیت های ماندگاری که داشت بواسطه خلاقیت یک مستندساز تبدیل به موسیقی تیتراژ پایانی یک مجموعه مستند شود.

اگرچه درباره ی پیشینه سرود ای ایران روایت های متفاوتی وجود دارد، اما مرحوم روح الله خالقی آهنگساز این اثر و یکی از پیشگامان موسیقی ملی ایران که خدمات بسیار بهادار ای را در این چارچوب انجام داده در جواد قارایی تلاش می کند با نگاهی هوشمندانه و ریز بین به آن چه در قاب های مستند ایرانگرد پیش روی مخاطبان قرار داده، از قطعه «ای ایران» برای قاب پایانی مستندش استفاده نماید. قابی که از پس نمایش زیبایی های ایرانِ عزیز، اختتامیه دلنشین و شورانگیزی در نگاه بینندگان تلویزیون است کتاب معروف «سرگذشت موسیقی ایران» درباره ی پیشینه این سرود نوشته است: «در آن وقت کشور ما را قوای انگلیس و روس و آمریکا اشغال کرده بودند و جنگ بین الملل دوم هنوز دوام داشت. تظاهرات ملی نمی شد برای اینکه وضع آماده نبود ولی آهنگ و شعر این سرود احساسات ملی را سخت برانگیخت و مخصوصاً در مقابل خارجیان که در آن مجلس (نخستین اجرای سرود) هم بودند از جانب ایرانیان تظاهرات بیشتری شد و نخستین ضربه ای بود که بطور غیرمستقیم بر پیکر ارتش خارجی که ناخوانده میهمان ما بودند زده شد.
در روایتی دیگر هم چنین نقل شده است که روزی حسین گل گلاب در راه ملاقات با روح الله خالقی در خیابان، شاهد درگیری دو سرباز ایرانی و انگلیسی بوده است که در آن وضع، سرباز انگلیسی به سرباز ایرانی که درجه بالاتری نیز نسبت به آن داشته سیلی می زند و سرباز ایرانی به خاطر شرایط وقت که ایران در اشغال بود هیچ واکنشی نشان نمی دهد. گل گلاب با دیدن این صحنه با چشمانی اشک بار به دیدار خالقی می رود و جریان را بازگو می کند.
وی می گوید: «شعری خواهم گفت تا ایران و روح ایرانی در آن زنده ماند». روح الله خالقی هم می گوید من آهنگ آنرا تنظیم می کنم و غلامحسین بنان نیز که آنجا بوده می گوید من هم خوانندگی این شعر و آهنگ را برعهده می گیرم.
مرحوم حسین گل گلاب نیز درباره ی پیشینه ساخت این اثر موسیقایی روایت کرده است: «در سال ۱۹۴۴، در شرایطی که چکمه های نیروهای اشغال گر هر وطن پرستی را می لرزاند، من ایدهه این شعر به ذهنم رسید. سپس پروفسور خالقی موسیقی آنرا نوشت و در مقابل همه مقاومت های سیاسی، این ترانه راه خودرا به دل و روح مردم پیدا کرد.»

در تاریخچه دیگری هم پیرامون قطعه «ای ایران» آمده است: «نخستین اجرای این اثر در ۲۷ مهر ماه ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی دانشکده افسری با صدای غلامحسین بنان و به سرپرستی روح الله خالقی در خیابان استانبول تهران ۲ شب متوالی اجرا شد.
سرود «ای ایران» آن قدر اثر کرد که شنوندگان تکرار آنرا خواهان شدند. استقبال و تأثیر این سرود موجب شد که وزیر فرهنگ وقت، هیات نوازندگان را به مرکز پخش صدا دعوت کرد تا صفحه ای از آن ضبط و همه روزه از رادیو تهران پخش شود. اجرای دیگر نیز، مربوط به سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ در برنامه معروف «گل ها» است که غلامحسین بنان این سرود را خواند.
در سال ۱۳۵۰ نیز اُپرای رادیویی این سرود با همکاری ارکستر بزرگ رادیو تلویزیون ملی ایران با رهبری فرهاد فخرالدینی و خوانندگی مرحوم اسفندیار قره باغ انجام گرفت. این در حالی بود که بعدها و بعد از تولید مجدد این اثر با صدای مرحوم حسین سرشار و رشید وطن دوست، خیلی از خوانندگان مطرح موسیقی کشورمان نیز در کنسرت ها و برنامه های موسیقایی خود از این قطعه به عنوان تک آهنگ آخر و پرطرفدار خود استفاده می کردند.
البته ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که در سال ۱۳۶۹ گلنوش خالقی فرزند مرحوم روح الله خالقی که برای بیست و پنجمین سال روز درگذشت پدرش به تهران آمده بود این سرود را باردیگر برای ارکستر، خواننده و آواز گروهی تنظیم کرد که بخشهایی از آن به خوانندگی رشید وطن دوست در آلبوم «می ناب» توسط انتشارات سروش پیش روی مخاطبان قرار گرفت. سرودی که هیچ گاه نمی توان از جایگاه باارزش و استوارش به عنوان یکی از ماندگارترین و زیباترین آثار ملی – میهنی تولید شده در کشورمان به آسانی عبور کرد.

فرهاد فخرالدینی آهنگساز، موسیقی دان و نخستین رهبر ارکستر ملی ایران مدتی پیش بود که در مصاحبه ای درباره ی دلیلهای موسیقایی ماندگاری سرود «ای ایران» برخلاف خیلی از سرودها که با انگیزه های مشابهی خلق شده اند، اشاره کرد: یکی از مقاماتی که در موسیقی ایران باب طبع مخاطب ایرانی است، مقام شور است. آواز دشتی در این دستگاه هم بسیار مورد علاقه گوش ایرانیان است. خیلی از آهنگ های موجود در موسیقی ایران که جنبه فولکور و محلی دارند نیز در مقام شور و دشتی تولید شده اند. در آن دوران برخی معتقد بودند روی مقامات موسیقی اصیل ایرانی نمی توان یک اثر حماسی ساخت. برای نخستین بار کلنل وزیری سرود «ای وطن» را در دشتی ساخت. آقای خالقی هم شاگرد خلف کلنل وزیری بود … در آموزش موسیقی هم اول مقام شور را به هنرجو می آموزند چونکه می دانند این مقام بدون آنکه خود هنرجو بداند در تار و پود وجودش رخنه کرده است. انسان ایرانی بدون آنکه خودش بداند با این نواها آشناست.
وی معقتد است: روح الله خالقی دریافته بود که وقتی می خواهد درباره ی هویت ایرانی صحبت کند، باید از موسیقی متعلق به این سرزمین استفاده نماید. در نظر بگیرید که این کار قرار باشد در مقام ماهور ساخته شود. ماهور که در موسیقی غربی همان ماژور است، در دیگر کشورها نیز وجود دارد. آن مقام هم البته خوب است اما شور و دشتی در بین مردمان ایران تاثیرگذاری بیشتری دارد، چون موسیقی بومی ملت ماست. همین توجه هم موجب شد تا مردم بتوانند ملودی این اثر را با خودشان زمزمه کنند و خیلی زود توانستند این سرود را یاد بگیرند و در حافظه جا دهند.

فخرالدینی که هریک از دیدگاه ها و صحبت هایش در حوزه موسیقی می تواند مدرک و ادله مهمی برای تایید و تکذیب یک اثر موسیقایی باشد در همین گفت و گو بود که درباره ی تجربه اجرای چندباره این قطعه موسیقایی ماندگار در ارکسترها خصوصاً ارکستر ملی ایران توضیح داد: از وقتی این سرود تنظیم و در ارکستر اجرا شد، مردم دیگر دست بردار نبودند. در هر کنسرتی که قرار بود اجرا داشته باشیم، آنها دلشان می خواست این قطعه فرهاد فخرالدینی: از وقتی این سرود تنظیم و در ارکستر اجرا شد، مردم دیگر دست بردار نبودند. در هر کنسرتی که قرار بود اجرا داشته باشیم، آنها دلشان می خواست این قطعه را بشنوند و همراه با خواننده بخوانند. در نهایت هم به وجود می آمدند و با ارکستر و خواننده همراه می شدند و اشک شوق می ریختند را بشنوند و همراه با خواننده بخوانند. در نهایت هم به وجد می آمدند و با ارکستر و خواننده همراه می شدند و اشک شوق می ریختند.
وی اضافه کرد: نکته جالب این سرود آنست که همه به احترامش از جا برمی خیزند و کسی نشسته آنرا نمی خواند. ما در طول کنسرت ها قطعات مختلفی را اجرا می نماییم اما هیچ گاه برای هیچ قطعه ای به جز ای ایران، چنین اتفاقی از طرف مخاطبان نمی افتد. بدین سبب وقتی چنین قطعه ای تا این حد مورد توجه مردم است، دست بردن در آن کار اشتباهی است. چنین اثری با این گسترده تاثیرگذاری در طول سالیان به عنوان یک میراث در حافظه مردمان ایران به ثبت رسیده است.
شهرام ناظری شوالیه آواز ایران هم درباره ی «ای ایران» گفته است: دشتی به لحاظ مدگردی در پنجمین درجه شور واقع شده است و نگاه خالقی به ساخت تصنیف «ای ایران» با استفاده از دستگاه شور و گوشه دشتی حکایت از آن دارد که آهنگساز درصدد ارائه اثری موسیقایی با موضوع ملی با بیان حماسه، ایجاد حس غرور و در عین حال حزن و و اندوه غم های رفته بر وطن است. حضور استاد بنان در مثلث هنرمندان ارائه دهنده «ای ایران» نیز حضور مغتنمی است.
وی در بخش دیگری از صحبت هایش ضمن اشاره به خاصیت های ممتاز صدای مرحوم بنان در عرصه خوانندگی توضیح داد: این خواننده نامدار که ظرایف موسیقی ایرانی را به خوبی می دانست در تمام دوران فعالیت بر موسیقی ایران چنان اثر گذاشت که خیلی از مدعیان در حسرت آن اثرگذاری مانده اند. شاید بتوان خواندن «ای ایران» را یکی از نقاط عطف کارنامه استاد بنان بدانیم، با صدای گرم و دلنشین، کلام زیبای گل گلاب را به زیبایی به تصویر کشید.
به هر ترتیب پخش مجموعه مستندهای «ایرانگرد» در این چند ساله و استفاده جواد قارایی از قطعه ماندگار «ای ایران» برای موسیقی تیتراژ پایانی این مجموعه مستند، دربرگیرنده حس و حال شورانگیز و وطن پرستانه ای است که بواسطه مثلث طلایی گل گلاب، خالقی و بنان خلق شد و این چنین زیبا و مستحکم در ‌بایگانی آثار ماندگار موسیقی ملی ایران جای گرفت. موسیقی که به قدری دربرگیرنده خاصیت های ایران دوستانه ای است که ده ها سال بعد مستندسازی به نام جواد قارایی تلاش نموده است با نگاهی هوشمندانه و ریزبین علاوه بر آن چه در قاب های مستند «ایرانگرد» پیش روی مخاطبان قرار داده است، از قطعه «ای ایران» نیز برای قاب پایانی مستندش استفاده نماید. قابی که از پس نمایش زیبایی های ایرانِ عزیز، اختتامیه دلنشین و شورانگیزی در نگاه مخاطبان و بینندگان تلویزیونی است.

منبع: