در یك نشست مطرح شد؛ شفافیت حراج تهران را نابود می کند

در یك نشست مطرح شد؛ شفافیت حراج تهران را نابود می کند

به گزارش پیلانو، در نشست بررسی نگاههای نوین حراج تهران به این مورد اشاره شد که اگر بخواهیم حراج تهران را شفاف نماییم، در واقع حراج را از بین برده ایم چونکه ساختارش این گونه است.

به گزارش پیلانو به نقل از روابط عمومی گالری ایده، نشست بررسی رویکرد های نوین در هجدهمین حراج تهران ویژه آثار هنر معاصر ایران، با حضور نیما ابطحی منتقد و تحلیلگر، مرتضی اسدی نقاش و استاد دانشگاه، سمیه رمضان ماهی منتقد و عضو هیات علمی دانشکده هنر، آرش سلطان علی گالری دار، پژوهشگر و مدرس دانشگاه، حمیدرضا ششجوانی اقتصاددان فرهنگ و مدرس اقتصاد هنر و فواد نجم الدین پژوهشگر هنر و عضو هیات علمی دانشگاه ۷ دیماه در موسسه فرهنگی هنری ایده اجرا شد.
عرضه هنر در بستر آنلاین
پرویز براتی دبیر این جلسه، در ابتدا اظهار داشت: هجدهمین دوره حراج تهران ۲ خصوصیت مهم داشت؛ یکی این که نیمی از شرکت کنندگان این حراج هنرمندان جوان بودند و به تعبیری، مارکت توسعه یافته ای نداشتند. ظرفیت سازی برای اقتصاد هنرمندان جوان سبب می شود امیدواری به جامعه هنرجویان و دانشجویان هنر تزریق شود و در عین حال مجموعه داران را به سرمایه گذاری روی هنرمندان جوان و نه صرفاً استادان مدرنیست ترغیب می کند. از طرفی، حراج تهران برای نخستین بار بصورت آنلاین اجرا شد. انتقادهایی به حراج تهران شده بود که چرا این رویداد، از همان دوران شیوع ویروس کرونا بصورت برخط برگزار نشد در صورتیکه استدلال مسئولان حراج آن بود که برگزاری حراج آنلاین، در صورت بازدید حضوری آثار می تواند موفق باشد و برگزاری حراج برخط حداقل شرایطی را باید فراهم آورد که خریداران بتوانند در نمایشگاه حضور بیایند و آثار را از نزدیک ببینند و بعد از آن بصورت مجازی مبادرت به خرید اثر کنند.
این نویسنده و روزنامه نگار در ادامه با ارائه آماری از حجم مبادلات آنلاین بازار جهانی هنر با استناد به گزارش موسسه هیسکاکس، ضمن اشاره به سهم ۹/۱۵ درصدی فروش آنلاین در جهان اضافه کرد: در اهمیت فروش آنلاین همین کافی است که اشاره کنم حجم جهانی مبادلات آنلاین از ۶/۱ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ به ۸/۱۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ رسیده است. تنها در حراج های آنلاین موسسه کریستیز، در سال ۲۰۱۲ فروش آنلاین ۷/۴ میلیون دلار بوده است که این رقم در سال ۲۰۲۲ به ۳۹۱ میلیون دلار رسیده است.
براتی در ادامه از حاضران جلسه خواست که نقطه نظرها و دیدگاه های خویش را در رابطه با مبحث نشست بیان کنند.
جوانان نباید گول بخورند
مرتضی اسدی هنرمند نقاش در این جلسه عنوان کرد: من خود جزو منتقدان حراج تهران بوده و هستم. نخستین کار من در حراج ۲۵ میلیون تومان و آخرین اثر ۲۶۰ میلیون تومان به فروش رفت. اساسا بحث من سر این مساله نیست؛ چونکه اگر به صورت مثال یک میلیارد تومان هم بفروشم، خارج از حراج تهران چنین قیمت هایی وجود ندارد و این خود، لطمه خیلی بزرگی به هنرمندان باسابقه و جوان می زند. کیفیت، مبحث حراج نیست بلکه حراج چیزی را می فروشد که مشتری داشته باشد. گره زدن حراج به موضوعات کیفی چیزی را حل نمی نماید. چونکه سیستمِ حراج همین است. حضور حراج تهران چیزی است که چرخه دنیای هنر به آن نیاز دارد
وی اظهار داشت: گالری داران، کلکسیونرها و جنبه های آموزشی بسیار موثر هستند که یک هنرمند چرا انتخاب شده است و نمی توان حراج تهران را بدون توجه به این جنبه ها بررسی کرد. باید تمام بخش های دولتی و خصوصی کمک کنند که اگر حراجی هم در ایران برگزار می شود، کیفی باشد. گالری دارِ آگاه می تواند کمک نماید که حراج کیفی باشد چونکه کاری را می پذیرد که باارزش است. من خوشحالم که جوانان در حوزه تجسمی فعال عمل می کنند اما نباید گول بخورند که حضور در حراج و فروش آثارشان یک شبه ره صد ساله رفته اند.
«کیفیت» مبحث حراج نیست
در ادامه نشست، حمیدرضا ششجوانی که بوسیله برخط در جلسه حضور داشت، اظهار داشت: چند نکته آقای اسدی بیان نمودند که باید روشن شود. ما یک نوع حراج بصورت حضوری داریم که مردم در سالن حاضر هستند و صدای چکش را می شنوند. یک نوع حراج هم داریم که مردم حضور ندارند و آنلاین است. این نوع حراج را سایلنت آکشن و حراج خاموش می نامند؛ یعنی افراد آثار را حضوری می بینند و آنلاین خرید می کنند. دوم این که شما یک موسسه هنری را نشان دهید در خارج از کشور که در رابطه با حراج حرف بزند چونکه هنرمند کار دیگری می کند و حراج کار دیگری. درست است که بصورت سیستماتیک به یکدیگر وصل هستند، اما حضور هنرمند در مبحث تحلیل حراج را متوجه نمی شوم. نتیجه این می شود که ما انتظار داریم کیفیت حراج بالا برود! کیفیت، مبحث حراج نیست بلکه حراج چیزی را می فروشد که مشتری داشته باشد. گره زدن حراج به موضوعات کیفی چیزی را حل نمی نماید. چونکه سیستمِ حراج همین است. حضور حراج تهران چیزی است که چرخه دنیای هنر به آن نیاز دارد.
اگر حراج تهران اطلاعات را شفاف کند دیگر نمی تواند بیزینس کند!
وی اشاره کرد: اتفاق ویژه ای در حراج سال جاری نسبت به سالهای قبل رخ نداده است. در واقع کل تیم حراج ظرف یک سال اطلاعاتی جمع آوری می کند که کسی آن اطلاعات را در اختیار ندارد و خریداران را به فروشندگان ارتباط می دهد. اگر حراج تهران اطلاعات را شفاف کند که دیگر نمی تواند بیزینس کند! مسئله اصلی حراج کیفیت هنر ایران نیست بلکه خرید و فروش آثار هنری است و این بازار مناسباتی دارد.
در ادامه آرش سلطانعلی مدیرگالری و موسسه فرهنگی هنری ایده با اشاره به دیگر نشست های این موسسه اظهار داشت: ایده همواره تلاش می کند تا در حوزه نقد و بررسی موضوعاتِ روز در حوزه فرهنگ و هنر کنشگر باشد بنابراین این چهارمین نشستی است که با محوریت بررسی رویکرد های نوین حراج تهران انجام می شود. ما به عنوان یک موسسه فرهنگی هنری برای نقد و بررسی رویدادی دور هم جمع شده ایم که توامان واجد ارزش های زیباشناختی و اقتصادیست. طبیعی است که وظیفه حراج این نیست که به کیفیت آثار هنری بپردازد و در پشتیبانی از هنرمندان کاری کند. موضوع، ساده است و چیزی را می فروشد که خریدار دارد.
بازیگران اصلی حراج های هنری کیستند؟
در ادامه فواد نجم الدین دیگر سخنران این جلسه توضیح داد: فرض کنید که ما فقط در رابطه با آثار هنری صحبت نمی نماییم و مثلا در رابطه با حوزه صنایع خلاق حرف می زنیم. در شیوه های فروش و تأمین آنها یک سری استراتژی وجود دارد. در یک روش یک سازمانی وجود دارد که سفارش می دهد و برایش یک سری اثر می سازند و به نام خودشان آن اثر را عرضه می کنند. یک سری شیوه تأمین داریم که محصولاتی را که تولیدکنندگان دیگر دارند با همان نام می آورند و یک مجموعه را تعریف می کنند. ارزش این کار در دسترس قرار دادن محصولات برای مخاطبان است. رویکرد سوم، پلت فرم است که یک فضای با کیفیت را ایجاد و کیفیت و اصالت را تضمین می نماید. حال فضایی را اجاره می دهند که هرکسی محصول خودش را با نام خودش عرضه نماید. این موارد را که کنار هم می گذاریم نقش حراج چیزی بین رویکرد دوم و سوم است؛ چونکه هم اجازه عرضه می دهد و هم کنترل کیفی می کند. در این حراج بازیگران اصلی گالری ها و مجموعه داران هستند نه هنرمندان. تفاوت اینجاست که در این آثار نام عرضه کننده پنهان است و ما اسم سازنده اثر را می بینیم و این تصور را به وجود می آورد که پای هنرمند در بین است.
وی اظهار داشت: آثاری که روی دیوار حراج می روند به صورتی ذایقه سازی می کنند که خریدار به کدام سو حرکت نماید و از سویی نشان میدهد که سرمایه گذاری در اقتصاد هنر به کدام سمت رفته است. در واقع من هم به عنوان تحلیلگر ممکنست ذایقه هایی ببینم که اخطاری برای فضای هنری کشور باشد. نقد اصلی من بر ذایقه سازی هایی است که نتیجه آنرا در حراج می بینیم.
رویکرد نوین جوانان هنرمند
سمیه رمضان ماهی دیگر سخنران این جلسه هم در سخنانی ضمن تاکید بر لزوم برگزاری نشست هایی از این دست، اظهار داشت: ما به چنین محافلی نیاز داریم تا مرزها برایمان مشخص شوند؛ چونکه دلیل خلط مباحث در کشور ما نداشتن یک سری مبانی است. هجدهمین دوره حراج به هنرمندان جوانی اختصاص پیدا کرد که ۵۰ درصد آنها بازار شناخته شده ای نداشتند. یعنی هنرمندانی بودند که نمایشگاه انفرادی برگزار کردند و کسی پیدا شد که کار را خریده و آنرا لایق سرمایه گذاری دیده است. به نظر من حالا رویکرد حراج برد برد است. اگر خوب بفروشد که زمینه سازی شده است و اگر آثار فروش نروند که آثار هنرمندان جوان روی دیوار رفته و شناخته شده اند. جوانان رویکرد نوین دارند و این را باید کنار یک سبک جدیدی از حراج تهران بگذاریم. این که هجده دوره حراج کار خودش را در این اقتصاد مریض ایران انجام می دهد باز هم جای تقدیر دارد.
وی بیان کرد: ما حالا در رابطه با اثر هنری به مثابه کالا صحبت می نماییم. مبالغی که برای یک کالای منحصر به فرد مطرح می شوند که محصول زندگی یک فرد است، در فضای اقتصاد خیلی چیز عجیبی نیست.
اهداف اقتصادی اخلاق مدارانه!!
نیما ابطحی هم در ادامه اظهار داشت: من بیشتر می خواهم از دیدگاه اقتصاد سیاسی صحبت کنم که پدیده حراج چه معنایی دارد اما قبل از این بحث سه پیش شرط را مطرح می کنم. حراج اصولا در همه جای دنیا پدیده غیرشفافی است و حال ما در رابطه با این پدیده در اقتصاد غیرشفافِ ایران صحبت می نماییم. نکته دوم این که چرخه اقتصاد هنر ما معیوب است و کارکرد اعضای مختلف این چرخه مانند گالری، حراج، هنرمند و … باهم آمیخته شده است. مسئله سوم این است که ما در حراج تهران با یک مونوپولیِ با کیفیت مواجه هستیم که از این طریق بسیاری از رویدادها باکیفیت خیلی پایین به حراج تهران نرسیده اند. اخلاق یک مبحث اجتماعی است و حراج یک مبحث اقتصادی این ۲ مقوله جایی به تعادل می رسند که اهداف اقتصادی نگاه اخلاق مدارانه داشته باشند. این مساله در بحث قیمت گذاری آثار و شفافیت عملی می شود. حال این پرسش ایجاد می شود که آیا شرایط اقتصادی کشور ما آماده هست که این دغدغه های اخلاقی را برطرف کند تا این بازار چند سال دیگر گرفتار فروپاشی نشود؟
وی اشاره کرد: عرصه هنرهای تجسمی در تمام قرون گذشته در خارج و داخل ایران مبتنی بر اقدامات موزه ها و دولت ها و کارهای کیوریتورها بوده است. در دهه های اخیر شیفت مهمی در این زمینه اتفاق افتاده است که ناشی از تفکرات نئولیبرال در اقتصاد دنیا است. یعنی مارکت بر این پدیده که ویژه خواص بود سوار شد و بستر را برای تعداد زیادی به وجود آورد. نکته ای که این تغییر به دنبال داشت این بود که این عرصه اخلاق مدارتر شد چونکه برخی از افرادی که پشت در گالری ها می ماندند، در این صورت وارد حراج می شدند. اخلاق یک مبحث اجتماعی است و حراج یک مبحث اقتصادی این ۲ مقوله جایی به تعادل می رسند که اهداف اقتصادی نگاه اخلاق مدارانه داشته باشند. این مساله در بحث قیمت گذاری آثار و شفافیت عملی می شود. حال این پرسش ایجاد می شود که آیا شرایط اقتصادی کشور ما آماده هست که این دغدغه های اخلاقی را برطرف کند تا این بازار چند سال دیگر گرفتار فروپاشی نشود؟
حمایت گران عرصه هنر
در ادامه این جلسه مرتضی اسدی با اشاره که نباید از جایی مثل حراج تهران توقع حمایت گری داشت، عنوان کرد: نباید فراموش نماییم که وظیفه نهادی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری پشتیبانی از هنرمندان است. یک دهم درصد از بودجه کشور قرار بود صرف خرید آثار هنری شود اما هیچگاه این اتفاق رخ نداد چونکه اثر هنری برای دولت مردان ما اهمیت ندارد. در ایران باید ببینیم مدیران حراج تهران چقدر در اقتصاد سررشته دارند چونکه مدیران حراج کریستیز و ساتبیز از دانش اقتصادی زیادی دارند و می توانند همه چیز را پیش بینی کنند.
ساختاری بر پایه غیرشفاف بودن
ششجوانی در قسمت دیگر سخنان خود اشاره کرد: اگر دنبال شفافیت در بازار هنر هستیم باید برویم سراغ بورس هنر چونکه در بورس هنر همه چیز شفاف و مشخص است، اما اگر بخواهیم حراج را شفاف نماییم در حقیقت حراج را از بین برده ایم چونکه ساختارش اینطور است. خیلی از این سوتفاهم ها مبتنی بر عدم شناخت بازار هنر است. ما اگر این ساختار را متوجه شویم بسیاری از این ابهامات برایمان حل می شوند. جنس بازار هنر هم با جنس بازارهای دیگر متفاوت می باشد بنا بر این به آن اقتصاد استثنایی هنر می گوییم. مثلاً شما در بازار عادی قیمت را پایین بیاوری بهتر فروش می رود اما در حراج اگر قیمت پایین باشد اثر فروش نمی رود. کالای هنری هم با کالاهای دیگر متفاوت می باشد. متاسفانه یا خوشبختانه معیار آدم ها برای موفقیت هنری در ایران، موفقیت در بازار است و وقتی ما چنین معیاری قرار می دهیم تبیین نکات اخلاقی در این بازار امکان پذیر نیست.
چرخه معیوب هنری
رمضان ماهی هم در قسمت دیگری از سخنان خود بیان کرد: در پاسخ به این پرسش که آیا اگر کار من هنرمند در حراج ۱ میلیارد به فروش رسید در بازار دیگر آثارم فروش نمی رود؟ باید بگویم بازار هنر ما ۲ بخش است؛ بازار دست اول یعنی این که هنرمند دردسترس است و بدون واسطه از او اثر می خریم. بازار دست دوم بازاری مانند حراج است و برای کسانی است که اثر هنری خریده اند.
ابطحی در تکمیل سخنان خود با اعلان اینکه قسمتی از سازوکارهای اقتصادی وابسته به بازی هایی است که شاید گاهی از چارچوب اخلاق فاصله می گیرند، اضافه کرد: اقتصاد، یک اسب چموش پیر است! ما یک محصولی داریم و به جهت اینکه در دنیای رقابت زده پر از محدودیت مالی، محصول ما فروخته شود باید یک سری کارها انجام دهیم. یکی از کارکردهای حراج این است که این اتفاق را برای محصولات فرهنگی رقم بزند. این که آیا یک محصول فرهنگی به درستی انتخاب شده یا لیاقت قرار گرفتن در آن عرصه را دارد یا نه، بحث دیگری است. چرخه هنری ما معیوب است چونکه برای هنرمندان گله مندی به وجود می آورد. اما اگر از پس حراج، گالری و مجموعه دارها این چرخه را به درستی ادامه دهند، گله مندی برای امثال آقای اسدی پیش نمی آید.
سوگیری جامعه به سمت دیجیتالی شدن
در ادامه این جلسه نجم الدین به مبحث تفکیک درباب مفهوم ارزش در آثار هنری پرداخت و اظهار داشت: به طور معمول ارزش را در آثار هنری در سه سطح تعریف می کنند؛ یکی ارزش استتیک یعنی ارزش محتوایی است که داخلِ اثر وجود دارد. این ارزش را مراجع آموزش دهنده هنر تعیین می کنند چونکه برپایه اصول زیبایی شناختی بررسی می شوند. یک ارزش دیگر ارزش آرتیستیک است که هیچ ربطی به خصوصیت های زیبایی شناسی اثر ندارد بلکه آن چیزی است که اثر را معروف می کند. ارزش سوم ارزش مالی اثر است که دارد تبدیل به اصلی ترین ارزش می شود و اتفاقاً ما هم در جامعه هنری داریم از آن استقبال می نماییم. جایی ما گلایه می نماییم که هیچ تفاوتی بین این سه ارزش وجود نداشته باشد. قاعدتاً انتظار ما این است که رابطه های پیش بینی پذیری میان این سه ارزش وجود داشته باشد اما هروقت این فاصله بیشتر می شود جامعه هنری و اخلاق اجتماعی و قانون گذار حس می کند که جایشان خالی است.
رمضان ماهی هم با بیان این مسئله که یکی از رویکرد های نوین این دوره از حراج برگزاری بصورت خاموش (سایلنت) بود، نکاتی را در رابطه با انواع برگزاری حراج بیان کرد و اظهار داشت: ما حراجی داریم که به حراج انگلیسی مشهور است و این حراج صعودی است. یعنی یک تابلویی گذاشته می شود و افراد بید می زنند و اثر روی یک قیمت می ماند و چکش می خورد. اغلب حراج ها روی این سیستم هستند چونکه برای هر اثر یک قیمت کمینه و بیشینه درنظر گرفته می شود. یک نوع دیگر حراج به حراج هلندی مشهور است که از قیمت بالا به قیمت پایین می آیند. یک نوع حراج دیگر هم هست که مانند مزایده است یعنی بقیه خریداران از قیمت هم خبر ندارند و در نهایت خود حراج گذار یک قیمتی را بیان می کند.
وی افزود: جامعه به سمت دیجیتالی شدن پیش می رود و اغلب کارهای ما هم به این سمت می روند. عمر حراج های آنلاین و وابسته به زمینه وب حدودا ۲۵ سال است و خیلی سال پیش چنین اتفاقی در دنیا رخ داده است. یکی از اشکالات خرید اینترنتی این است که عکس با کالای اصلی فاصله دارد بنا بر این حراج تهران آثار را بصورت حضوری به نمایش گذاشت و فروش بصورت آنلاین بود. فضاهای آنلاین در جهان در حال توسعه است اما سه عامل را لازم دارد که عبارتند از دولت، مردم و پلت فرم. اگر بخواهیم حراج های آنلاین در ایران تداوم داشته باشند ما نیازمند یک پلت فرم مشخص هستیم.
اکوسیستم بازار هنر
نجم الدین در انتهای سخنان خود در این جلسه، عنوان کرد: ما در سالهای اخیر حداقل سه چرخه اساسی را در بازار هنر مشاهده کردیم. در دهه هشتاد ما شاهد چرخش در محتوای آثار بودیم و برخی اساتید بیرون از بازار ماندند. چرخش دیگری در سال ۹۲ مشاهده کردیم و محتوای عرضه شده در بازار تغییر نمود. نکته دیگر تعدد مجموعه آثاری است که از نظر محتوایی باهم ارتباط ندارند و ما امروزه مخصوصاً میان جوانان این پدیده را مشاهده می نماییم و معلوم است که هدایت بازار هنر است. بین ورود لایه های اقتصادی تازه نفس به طبقات بالای اجتماعی با فهم پذیر بودن ارزش در عالم هنر باید رابطه ای ایجاد شود همان چیزی که در اوایل دهه ۹۰ می دیدم چونکه خریدار سراغ اثری می رود که آنرا می فهمد. این اتفاق یک خطر به همراه دارد چونکه ممکنست کیفیت آثار هنری را پایین بیاورد. ساده کردن ذایقه خریدار و سرمایه گذار پایین آوردن کیفیت اثر هنری است و این را حراج یا سرمایه گذار نباید پاسخ دهد بلکه چرخه اقتصاد هنر باید کامل شود تا هرکسی به درستی کار خودش را انجام دهد. امروزه به نظرم جای سرمایه گذار با اکوسیستم هنری بشدت در بازار هنر ما خالی است.
این نشست با پرسش و پاسخ حاضران به انتها رسید.