بازخوانی مهر از نواهایی برای میهن – ۸؛ آواز سالار برای دل شکسته ایران

بازخوانی مهر از نواهایی برای میهن – ۸؛ آواز سالار برای دل شکسته ایران

به گزارش پیلانو، قطعه ایران یکی از آثار مهم و پرطرفدار سالار عقیلی خواننده موسیقی ایرانی است که بعد از انتشار در تیتراژ یک سریال تلویزیونی تبدیل به یکی از مهم ترین قطعات ملی – میهنی شد.
دریافت 6 MB
خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: باآنکه در تعریف و تشریح آنچه بر موسیقی ملی ایران زمین گذشت میتوان به گزاره های رسانه ای گوناگونی رجوع کرد و پی به دلایل کاهش مخاطب در این حوزه به سبب سو مدیریت ها و اشتباهات مختلف برد، اما یکی از بارزترین خصوصیت هایی که رجعت باردیگر به آنها حداقل می تواند یادآوری و بازخوانی مناسبی برای خوانش باردیگر آثار موسیقایی در این حوزه کند، تولید آثار ملی میهنی گوناگونی است که طی سالهای قبل توسط هنرمندان دارای احترام و پرارزش موسیقی ایرانی چه در چارچوب «آلبوم»، چه در چارچوب «تک آهنگ» و چه در چارچوب «یک اثر موسیقایی در یک آلبوم» پیش روی مخاطبان این حوزه قرار گرفته اند. آثاری که به سبب هوشمندی آهنگساز و نوازنده و خواننده در انتخاب آثاری که برای تولید انتخاب کردند، این کارها را نه تنها تبدیل به ماندگارترین و ممتازترین آثار ملی – میهنی کردند، بلکه از آنها میتوان بعنوان ممتازترین آثار موسیقایی در حوزه موسیقی ایرانی یاد کرد. آثاری که خیلی از آنها فارغ از دیدگاه سیاسی – اجتماعی که در زمان انتشار خود داشتند و مخاطب می توانست به صلاحدید آنچه در روزگارش اتفاق افتاده از آن برداشت های مختلفی داشته باشد، اما دربرگیرنده مؤلفه های موسیقایی پرارزش و ممتازی بودند که نمی توان از نام آنها به سادگی عبور کرد.
اساساً توجه به آثار موسیقایی که در حوزه های وطن دوستی و وطن پرستی توسط هنرمندان موسیقی کشورمان تولید شده، بخصوص در این روزها که کشورمان در بطن اتفاقات و التهابات مختلفی قرار دارد، امری اجتناب ناپذیر است که می تواند فارغ از دل زدگی ها، دعواهای سیاسی، اختلافات درون گروهی، منازعات اجتماعی و تقابل رویکرد های مختلف اندیشه ای که پرداخت به آنها مجال دیگری می طلبد، شرایط روحی مناسبی را برای فرار از این التهابات فراهم سازد که شنیدن به آن هم دربرگیرنده ایجاد روحیه وحدت طلبی و ایران دوستی و هم شنیدن موسیقی است که روزی روزگاری نقل محافل و دستگاه های پخش صوتی خانه ها و اتومبیل ها و مغازه های بودند اما هم اینک در مهجورترین شکل ممکن میان موجی از آلودگی های صوتی نشأت گرفته از تولیدات نازل موسیقایی قرار گرفته اند.
آنچه در سلسله گزارش های «بازخوانی مهر از نواهایی برای میهن» مورد توجه قرار گرفته، رجعتی باردیگر و اجمالی به آثار موسیقایی است که طی دهه های گذشته و سالهای اخیر توسط هنرمندان ارزشمند موسیقی کشورمان در سبک های مختلف پیش روی مخاطبان قرار گرفته اند و در این گزاره های رسانه ای بدون تقدم و تأخر زمانی به آنها می پردازیم. شرایطی که نقد و تحلیل و واکاوی هر یک از این آثار دربرگیرنده ابعاد مختلفی بوده و همواره مورد توجه منتقدان، مدرسان و پژوهشگران این عرصه قرار گرفته اند اما در این گزارش ها تلاش می شود تا معرفی مختصری از آنها صورت پذیرد.

هفتمین شماره از این مجموعه گزارش ها به سراغ قطعه «ایران» بعنوان یکی از معروف ترین سرودهای ملی – میهنی رفتیم که مدتی قبل در چارچوب موسیقی تیتراژ سریال تلویزیونی «معمای شاه» به کارگردانی محمدرضا ورزی، موسیقی بابک زرین، شعر افشین یداللهی و صدای سالار عقیلی پیش روی مخاطبان قرار گرفت و در کنار دیگر آثار سالار عقیلی با استقبال شنوندگان روبه رو شد. قطعه ای برای یک سریال که اندکی بعد تبدیل به یکی از مهم ترین و پرطرفدارترین قطعات موسیقایی در رابطه با آثار ملی – میهنی شد و در خیلی از رویدادها و برنامه های فرهنگی – اجتماعی مورد استفاده برگزار کنندگان قرار گرفت.
البته سالار عقیلی قبل از این در چارچوب برنامه های مختلف سفارشی و غیر سفارشی دست به تولید آثار ملی – میهنی با همکاری آهنگسازان مختلفی زده که از آن جمله میتوان به قطعات «وطنم ای شکوه پا برجا»، «ایران سربلند» به آهنگسازی پیمان خازنی، «یازده ستاره» به آهنگسازی بابک زرین، «اندیشه وطن» به آهنگسازی ابوالفضل صادقی نژاد و بسیاری دیگر اشاره نمود. اما به طور قطع آنچه که در این قطعه از مثل طلایی یداللهی، زرین و عقیلی خروجی گرفت، تبدیل به ستاره ای از در آسمان کارهای ملی – میهنی شده که همچنان خاطره سازی می کند.
عقیلی که مدتی است به علل نامعلوم با بابک زرین همکاری ندارد، چندی قبل بود که در یک گفتگوی خبری در رابطه با تولید این اثر موسیقایی بیان کرد: من و آقای زرین، قبل از این در سریال «تبریز در مه» با یکدیگر همکاری داشتیم و همان تجربه خوش به همراه فضای تاریخی سریال که همیشه مورد علاقه من بوده، سبب شد تا باردیگر این همکاری شکل گیرد. البته آنچه اکنون شما بعنوان تیتراژ پایانی می شنوید، مدت ها پیش خوانده شد و قرار نبود که تیتراژ ابتدایی هم توسط من اجرا شود؛ اما تقریبا یک روز مانده به پخش سریال، تصمیم گرفته شد تا تیتراژ ابتدایی هم توسط من خوانده شود. من قطعه را گوش کردم و دوست اش داشتم و اجرای آنرا قبول کردم. ضمن این که بنده در ایام مانده به پخش سریال در ایران نبودم و تنها یک روز به پخش سریال، باقی مانده که از سفر برمی گردم و تیتراژ ابتدایی را می خوانم. ضمن این که من قطعه را از پیش شنیده بودم و تمریناتی هم روی آن داشتم.

این خواننده در پاسخ به پرسش خبرنگار که از وی در رابطه با تعدد خوانش آثار ملی – میهنی پرسش کرد، گفته است: زمانی که یک کار ملی-میهنی به من پیشنهاد می شود، با صلابت خاص و اشتیاق بسیاری آنرا اجرا می کنم و تلاش مضاعفی انجام می دهم؛ چون همیشه احساس کرده ام بعنوان یک خواننده مقابل مردم و کشورم مسئول هستم.
مرحوم افشین یداللهی هم در یکی از گفتگوهایش با اشاره به نحوه سرایش ترانه های ملی – میهنی که توانسته با مردم ارتباط خوبی برقرار کند، توضیح داد: بعنوان یک ایرانی برای کشورم و فرهنگ احترام قائلم. مواردی بوده که من متناسب با سریال ترانه ای با مبحث وطن گفتم. مدت ها بود در ترانه نگاهی عمیق به مبحث وطن نداشتیم. معمولا حرف های شعاری می زدیم. بیشتر وطن را در جغرافیا خلاصه می کردیم، در آب و کوه و خاک. خصوصیتی که مربوط به ملت ما باشد را کمتر در ترانه ها شاهد بودیم. فکر کردم چیزی فراتر باید بگویم. مجموعه فراز و فرودهایی که در طول تاریخ برای مردم ما رخ داده است. وگرنه صرف جغرافیا کافی نیست.
این هنرمند چندی قبل بود که در گفتگویی با خبرگزاری تسنیم در رابطه با نحوه همکاری خود با محمدرضا ورزی برای آهنگسازی و ساخت موسیقی تیتراژ سریال «معمای شاه» اظهار داشته بود: از همان ابتدای شکل گیری سریال «معمای شاه» در سال ۱۳۸۹ محمدرضا ورزی کارگردان مجموعه اظهار داشت که قصد دارم سریال جدیدی بسازم که کار موسیقی اش را دوست دارم تو انجام بدهی […] ساخت موسیقی اثر هم از آنجا آغاز شد که ما ابتدا به سراغ تصنیف های سریال رفتیم و آنها را ساختیم. مشخصاً یکی از آنها در بخش یازدهم پخش گردید. «تصنیف گلنار» با صدای سالار عقیلی. «موسم گُل» هم تصنیف دیگری بود که در ابتدای کار ضبط شد. سپس نوبت به سرود «ای ایران» رسید. یک قطعه موسیقایی هم به صدای امیریل ارجمند ضبط شد. جالب است بدانید تصنیف تیتراژ آخر برای یک سال و نیم قبل است و در همان زمان ضبط شده است.

این آهنگساز در پاسخ به پرسش دیگری در خصوص این که آیا تصورمی کرد، این موسیقی مورد توجه قرار گیرد، بیان کرد: همیشه از کاری که انجام می دهم مطمئن هستم. شاید خواننده این مصاحبه تصور کند آدم مغروری هستم اما اغلب از جنس کارهایی که انجام می دهم، مطمئن هستم. البته فکر می کردم عنوان بندی پایانی بیشتر گُل کند ولی اکنون تصنیف اول جلو افتاده است. من در ساخت این موسیقی همه مسائل کشورم را دیدم و این موسیقی را ساختم. در عنوان بندی بخش مهمی وجود دارد که می گوید: «اگر دل تو را شکستند، تو را به بند کینه بستند…» این بخش از همه چیز حرف می زند. از انقلاب و حتی جنگ. همه این ها را ما در این تصنیف به تصویر کشیدیم.
در متن ترانه این اثر آمده است:
ایران فدای اشک و خنده تو، دل پر و تپنده تو
فدای حسرت و امیدت، رهایی رمنده تو
ایران اگر دل تو را شکستند تو را به بند کینه بستند
چه عاشقانه بی نشانی که پای درد تو نشستند
کلام شد گلوله باران، به خون کشیده شد خیابان
ولی کلام آخر این شد که جان من فدای ایران
تو ماندی و زمانه نو شد خیال عاشقانه نو شد
هزار دل شکست و آخر، هزار و یک بهانه نو شد
ایران به خاک خسته تو سوگند به بغض خفته دماوند
که شوق زنده ماندن من به شادی تو خورده پیوند
ایران اگر دل تو را شکستند تو را به بند کینه بستند
چه عاشقانه بی نشانی که پای درد تو نشستند

منبع: