پیشنهادهای یک پژوهشگر برای موسیقی زمان کمی داریم!

پیشنهادهای یک پژوهشگر برای موسیقی زمان کمی داریم!

پیلانو: یکی از مدرسان و محققان موسیقی کشورمان با انتشار متنی درباره ی پروسه تولید و مدیریت موسیقی کشور در عرصه های مختلف پیشنهادهایی را ارائه داد.

به گزارش پیلانو به نقل از مهر، پدرام جوادزاده از مدرسان و محققان موسیقی کشورمان که طی سالهای اخیر به عنوان کارشناس ارشد مرکز موسیقی حوزه هنری انقلاب اسلامی و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به فعالیتهای مختلفی مشغول بوده با ارسال متنی به گروه هنر خبرگزاری مهر از دغدغه ها و پیشنهادهای خود درحوزه های مختلف موسیقی گفت.
در متن انتشار یافته از طرف پدرام جوادزاده آمده است:
«شاید مهم ترین مسئله ای که در موسیقی کشور با آن مواجهیم هرج و مرج بسیار جدی در تمام ساحت های مختلف این هنر است. به این معنا که در حوزه مدیریت هنری، چندپارگی و چند دستگی و حتی تضاد منافع جدی بین دستگاههای مختلف موسیقی در کشور وجود دارد.
در حقیقت فارغ از یک دستگاه یا یک مدیر، کلان مفهوم مدیریت موسیقی در کشور از یک سو گرفتار فقدان ایده، نقطه مطلوب، چشم انداز و در نهایت عملکرد جزیره ای است و از طرفی آنچه در جشنواره های موسیقی، در اجراها و کنسرتهای موسیقی، در آموزشگاه های موسیقی، در برنامه های فرهنگی مختلف درون و بیرون از دستگاههای اجرائی کشور اتفاق می افتد و حتی شاید بخش قابل توجهی از آثاری که با مجوزهای رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیما و حوزه هنری ارائه یا انتشار یافته اند، اگر در تضاد با آرمان های فرهنگی ممتاز جامعه ایران و آرمان ها و ارزش های انقلاب اسلامی نباشند، حداقل فاصله جدی دارند. به بیان دقیق کلمه عرصه مدیریت موسیقی در کشور که در لحظه نگارش این متن حداقل از دوازده دستگاه مختلف تشکیل شده، بر خلاف آن چه بصورت رسمی بیان می دارد، در واقعیت خودش را در خدمت به فرهنگ متعالی تعریف نکرده است.
بخش دوم ایجاد کننده این هرج و مرج خود جامعه موسیقی است. در این چارچوب جامعه موسیقی در ایران حداقل به دو بخش تجاری و غیرتجاری تقسیم می شود. عرصه غیرتجاری به دلیلهای بسیار مختلف و متعدد، توانایی ارتباط با توده جامعه را از دست داده و با حجم مخاطب بسیار کوچکی مواجه می باشد. در نتیجه امکان درآمدزایی از موسیقی دانان این بخش گرفته شده است.
محصول نهایی این وضعیت بعلاوه تضادهای بعضاً سیاسی قسمتی از اهالی موسیقی با حاکمیت، عملکرد غیررسمی و غیرقابل رصد و غیرپاسخگوی اهالی موسیقی است. موسیقی دانی که نمی تواند از فروش قطعاتش درآمد خاصی کسب کند چرا باید تن به دردسرهای کسب مجوز بدهد؟ چرا باید بدنبال اجرای موسیقی در تالارهای رسمی و با نظارت و دردسرهای بسیار کسب مجوز از وزارت فرهنگ باشد؟ حتی موسیقی رسمی ایران و موسیقی دستگاهی که عموماً با عنوان موسیقی سنتی شناخته می شود، در عمل درحال حرکت به سوی زیرزمینی شدن است.
بخش اعظم اجراهای اینگونه موسیقی، در سالن های شخصی، کوچک، آموزشگاهی و حتی زیرزمین خانه ها در حال انجام می باشد. از طرفی عموم ارائه قطعات و ساخته های جدید یا فقط در شبکه های اجتماعی انجام و یا در زمینه های عرضه موسیقی در خارج از کشور وجود دارند. این پروسه نتیجه گونه ای از غیررسمی شدن در حوزه موسیقی غیر تجاری است.
اما عرصه تجاری موسیقی که در حقیقت در ایران فقط به موسیقی پاپ اختصاص دارد عموماً ماقبل موسیقی است. بخش اعظم اصطلاحاً موسیقی پاپ ایران نه حداقل استاندارهای موسیقی را دارد، نه ربطی به قواعد و ضوابط اسلامی دارد و نه در دامنه آرمان های فرهنگی جامعه ایران تعریف می شود و در نهایت حتی مجریانش به قواعد عرفی جامعه هم چندان پایبند نیستند. اما این موسیقی برخلاف مواضعی که به طور معمول از طرف مدیران فرهنگی در حوزه رسمی بیان می شود گاهی حتی در تضاد با سندهای بالا دستی توسعه فرهنگی ایران، مورد حمایت مدیران فرهنگی کشور بوده و شاید با کمی چشم پوشی بتوان گفت اتفاقاً امکانات کشور در خدمت اینگونه موسیقی قرار گرفته است.
حلقه سوم ایجادکننده این نابسامانی که به صورتی خود محصول دو بخش ابتدایی است، مصرف کنندگان موسیقی در کشور می باشند. تقاضای مصرف موسیقی در ایران متمرکز بر سطح پایین ترین نوع موسیقی بوده و حضور و حمایت دائمی توده جامعه از این نوع موسیقی هم به فروپاشی ساختار موسیقی هنری کمک کرده و هم به بازتولید دائمی آثار غیراستاندارد موسیقی پاپ. مصرف کنندگان موسیقی در بخش شنیدن آثار موسیقی در عمل چرخه اقتصادی را از بین برده و در زمان حضور در رویدادهای موسیقی نوعی از فشار جمعی را برای مصرف موسیقی سطح پایین و خارج از تمام چهارچوب هایی که بالا ذکر شد، بوجود آورده اند.
مجموعه این عوامل به یک هرج و مرج گسترده و ناسامانی بسیار جدی در تمام اضلاع سازنده جغرافیای موسیقی ایران منتهی شده است.»

منبع: