خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار-۱۴۹؛ اشک ها و لبخندهایی که در میم مثل مادر شنیدیم حکایت یک ملودی ماندنی

خاطره بازی با تیتراژهای ماندگار-۱۴۹؛ اشک ها و لبخندهایی که در میم مثل مادر شنیدیم حکایت یک ملودی ماندنی

پیلانو: موسیقی متن و تیتراژ فیلم میم مثل مادر از آن دسته ملودی هایی است که بعد از چندین سال از ساخت آن بازهم مورد استفاده خیلی از بسته های تصویری در رابطه با مقام والای مادران قرار می گیرد.

خبرگزاری مهر – گروه هنر؛

کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می کند با انتخاب عناصر، فرم ها و چینش ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته سنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار می گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف الزامی ایجاد می شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می کند.
آنچه بهانه ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره سازترین موسیقی های مربوط به برخی برنامه ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای خیلی از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع باردیگر به آنها برای ما در هر شرایطی می تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره بازی بعد از شروع و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره بازی هفتگی در ایام جمعه هر هفته، روح و ذهن مان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال هایی که حال مان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بصورت هفتگی می توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آنرا دنبال کنید.
در صد و چهل و نهمین شماره از این روایت رسانه ای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ فیلم سینمایی «میم مثل مادر» به آهنگسازی آریا عظیمی نژاد رفتیم که توانسته خودرا به عنوان یکی از ملودی ها و بسته های موسیقایی دارای اعتبار در بین موسیقی فیلم های ماندگار سینمای ایران معرفی نماید. بستری که در یک قالب آگاهانه و هوشمندانه از طرف آهنگساز توانست از خود خاطره خوشی برای بینندگان این فیلم متفاوت از کارگردانی که پیشینه ارزشمندی از آثار در رابطه با سینمای دفاع مقدس دارد، بجای گذارد و تبدیل به یکی از موسیقی تیتراژهای ماندگار سینمای کشورمان شود.
«میم مثل مادر» یکی از آثار متفاوت مرحوم رسول ملاقلی پور کارگردان شناخته شده سینمای دفاع مقدس است که در سال ۱۳۸۵ با همین مضمون تولید و ساخته شد. فیلمی که طی همان سال ها بنا به تشخیص کمیته ارزیابی بنیاد سینمایی فارابی به عنوان نماینده سینمای کشورمان برای حضور در هشتادمین دوره جوایز اسکار سال ۲۰۰۷ نیز برگزیده شد.

قصه این فیلم سینمایی هم حول محور شخصیتی به نام سپیده است که در دوران دفاع مقدس یکی از پرستاران بیمارستانی در شهر سردشت بوده و در زمان بمباران شیمیایی این شهر به دست رژیم بعث شیمیایی می شود. سال ها می گذرد و سپیده و همسرش سهیل در انتظار به دنیا آمدن فرزند خود هستند اما پس سونوگرافی متوجه می شوند که فرزندشان گرفتار مشکلات تنفسی و معلولیتی است که عامل آن ناشی از گازهای شیمیایی زمان جنگ بوده است. سهیل اصرار می کند تا فرزندشان را سقط کنند اما سپیده مخالفت می کند. مخالفتی که به طلاق این ۲ می انجامد. بعد از زایمان، در ضمن چک آپ های ماهیانه، پزشک به سپیده می گوید که این وضعیت فرزندش سعید، ناشی از مشکلات ژنتیکی است و گازهای عصبی روی سعید تأثیری نداشته است.
طبیعتاً در حوزه آنچه رسول ملاقلی پور به عنوان یک کارگردان مؤلف سینمای مقاومت از آخرین اثر خود پیش روی مخاطبان قرار داد، در این سال ها حرف ها و نقدهای فراوانی نوشته شده که هریک از آنها فارغ مسایل فنی و تئوریکی که می تواند به عنوان نقد و تحلیل فیلم مورد توجه قرار بگیرد گواه بر ساخت فیلم متفاوتی دارند که توانسته خودرا به عنوان یکی از آثار مؤلف سینمای جنگ معرفی نماید. شرایطی که رسول ملاقلی پور را بر آن داشت که در کنار تمرکز و توجه به وجوه داستانی و فنی اثر در عرصه موسیقی نیز، تلاش کند تا بواسطه یک آهنگساز قدرتمند و خلاق به نام آریا عظیمی نژاد تجربه متفاوتی را از سر بگذارند. تجربه ای که در موسیقی تیتراژ این فیلم با صدای یک خواننده روشندل به نام مهیار فاضلی و شعر اهورا ایمان شناسه ای را رو کرد که هچنان جزو محبوب ترین ترانه ها در تکریم مقام والای مادران است.
وی قبل از ظهور و بروز تجربه های فراگیری چون «پایتخت» و «عصر جدید» که هر کدام فصل جدیدی از کارهای این آهنگساز موسیقی کشورمان را رقم زدند، در عرصه موسیقی متن سریال ها و فیلم های سینمایی مختلفی خودرا به عنوان یک آهنگساز معتبر معرفی کرده بود، شرایطی که شاید موسس ورودش به فصل جدیدی از فعالیتش شمرده می شود و اتفاقاً او بواسطه همین توانمندی بود که تهیه کنندگان و صاحبان آثار را مجاب می کرد که از تخصص و آگاهی وی از حوزه های مختلف موسیقی و نمایشی، برای داوری و مواردی دیگر بهره مند شوند.

عظیمی نژاد با ساخت موسیقی فیلم های «میم مثل مادر»، «طلا و مس» و «فرزند خاک» بود که علاوه بر دریافت جایزه بهترین موسیقی در جشنواره بین المللی فیلم فجر، جایزه های مختلفی همچون جایزه جشن خانه سینما را نیز از آن خود کرد. در این بین موسیقی فیلم «میم مثل مادر» او بیشتر به گوش شنیداری مردم رسید و آنچنان از این کار استقبال کردند که عظیمی نژاد را مجاب کرد سال ها پس از ساخت این موسیقی به فکر تولید نماهنگی هم از آن باشد. نماهنگی که با همراهی برخی از خردسالان خردسال و نوازندگان شناخته شده کشورمان در یکی از مراکز تجاری پایتخت تولید و آنچنان مورد استقبال قرار گرفت که تا مدت ها در بالاترین رتبه دانلودهای سیستم های اینترنتی قرار گرفت.
این آهنگساز گریزان از مصاحبه که پس از داوری در مسابقه «عصر جدید» فصل تازه ای از کارهای خودرا نیز شروع کرد، مدتی پیش بود که در یکی از مصاحبه های رسانه ای اش درباره ی موسیقی فیلم و ساخت موسیقی متن فیلم «میم مثل مادر» اظهار داشته بود: موسیقی فیلم و کلاً ساخت فیلم یک کار گروهی است و نمی توان به صورت فردی به آن نگاه کرد. مجموعه عواملِ یک فیلم، ساختار را به سمتی هدایت می کند که موسیقی هم از آن قاعده مستثنی نیست. اگر همه اجزا کنار هم درست باشند، برآیند خوبی در یک فیلم یا سریال اتفاق می افتد و آن چه ما دنبالش هستیم، یعنی همان «آن» ِ هنری شکل می گیرد اما اگر حال سینما خوب نباشد، موسیقی هم نمی تواند کارآیی لازم را داشته باشد. وقتی مقرر است برای سکانسی موسیقی بسازید که خوب از آب درنیامده است، موزیک خوبی هم نمی توان ساخت چونکه قرار نیست موسیقی معجزه کند.
عظیمی نژاد طی همین مصاحبه خود بود که در جواب این که در کدام کار این حس را داشته است که همه چیز برایش خوب و جذاب بوده است و طبیعتاً موسیقی او هم روی اثر نشسته است؟ از فیلم «میم مثل مادر» ساخته زنده یاد رسول ملاقلی پور نام برد.
وی اضافه کرد: «میم مثل مادر» من این تجربه را داشتم. همه چیز دست به دست هم داده بود تا آهنگساز با همه اجزا در این فیلم همراه شود. البته گاهی برای ساخت موسیقی یک صحنه، مجبورم چشم هایم را ببندم تا تصویر را نبینم. چون آن صحنه به سبب دافعه ای که ایجاد می کند، حس من را می گیرد. گاهی هم خودم را جای شخصیت های فیلم می گذارم و موسیقی در این شرایط جزئی از فیلم می شود. ولی در خیلی از فیلم ها بین تصویر و موسیقی فاصله وجود دارد؛ این مساله موجب می شود که شما (آهنگساز) پیوندتان با فیلم قطع شود و در نتیجه کیفیت پایین می آید. این اتفاق، خیلی اتفاق مهمی است؛ وقتی شما با فیلم همسو می شوید و خودتان را یکی از پرسوناژها می بینید و با او احساس همذات پنداری می کنید، این حالت موجب می شود که موسیقی بهتری در ساختار فیلم یا سریال ساخته شود. به هر حال برای ساخت موسیقی تعدادی از فیلم ها مطالعات بسیاری لازم است بطورمثال برای ساخت فیلم «میم مثل مادر» در رابطه با شانیت و جایگاه مادر کتاب های زیادی خواندم و بسیار مطالعه کردم. در حقیقت مطالعه می تواند هنر را بسط و گسترش دهد و حرفه ای تر کند. صرف سواد برای هنر کافی نیست بلکه اول باید یک اتفاق درونی بیافتد و جوششی باشد و بعد بوسیله مطالعه و سواد آنرا ترمیم کرد.

این آهنگساز در سال ۱۳۸۵ نیز درباره ی موسیقی «میم مثل مادر» اظهار داشته بود: شخصیت اول فیلم «میم مثل مادر» نوازنده حرفه ای بود که به دلایلی نتوانست کار خودرا ادامه دهد. این شخصیت فیلم نیز به موسیقی کلاسیک گرایش زیادی دارد. بالطبع من نیز باید در ساخت موسیقی این فیلم از سازهای کلاسیک استفاده کردم. بیشتر فرم این موسیقی بیان احساسات است. صحبت هایی که من با تهیه کننده داشتم و او می خواست در فیلم از سازهای ایرانی استفاده نمائیم، اما من برای ایجاد حس بیشتر در مخاطب پافشاری کردم.
به هر ترتیب و همانطور که قبل از این هم گفته شده بود، تحلیل آثار آریا عظیمی نژاد در عرصه سینمای جنگ نیازمند بررسی های دانشگاهی و اصولی تری در عرصه موسیقی است اما در این مجال کوتاه آن چه می توان از نحوه حضور این آهنگساز و نوازنده موسیقی مورد توجه قرار داد، جریان مولفی است که او و تعدادی دیگر از آهنگسازان سینما در عرصه سینمای جنگ با اتکا به توانمندی های باارزش و نهفته موسیقی نواحی ایران وارد سینما کردند. جریانی که بازهم جزو حلقه مفقوده آهنگسازی در این زمینه ها شمرده می شود و به غیر از آریا عظیمی نژاد و تعدادی محدود از هنرمندان این عرصه، آهنگسازان کمتر متوجه این گنجینه گرانبها شده اند که می تواند چه فرصت های طلایی را در اختیارشان برای ساخت موسیقی آثار سینمایی خصوصاً سینمای جنگ قرار دهد.

برای شنیدن موسیقی تیتراژ فیلم سینمایی «میم مثل مادر» اینجا را کلیک کنید.

منبع: