نشست موسیقی عاشورایی در مهر-۱؛ هیچ خواننده ای بدون اذن برای امام حسین(ع) نمی خواند، آفت برندسازی!

نشست موسیقی عاشورایی در مهر-۱؛ هیچ خواننده ای بدون اذن برای امام حسین(ع) نمی خواند، آفت برندسازی!

به گزارش پیلانو دو خواننده شناخته عرصه موسیقی آیینی، ضمن تاکید بر پرهیز از نیت خوانی نسبت به ورود خوانندگان پاپ به این حوزه، از ضرورت همگرایی برای عرضه مطلوب تر قطعات موسیقی مذهبی در خارج از مرزها گفتند.

خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی: چه زود گذشت. چه زود اتفاقات تغییر نمود. چه زود آن خاطرات ماندگار در صندوقچه پرارزش و گرانبهای جریانی قرار گرفتند که هر روز بیشتر و بیشتر استوارتر و مستحکم تر می شود؛ گو اینکه هیچ بنی بشری نمی تواند حتی با تمام قوا آنرا درهم بشکند. چه زود گذشت دورانی که مسجد ارگ تهران قبل و پس از برگزاری مجالس روضه خوانی حضرت سیدالشهدا(ع) توسط حاج منصور ارضی، یکه تاز فروش محصولاتی شد که حتی در چارچوب بی کیفیت و غیراستاندارد نوارهای کاست، تازه ترین نواهای حسینی را در بین دوستداران اباعبدالله ترویج می کرد. عرضه آن نواها اما به همان چند نوار کاست محدود نماند و در ادامه کار به جایی رسید که چند سال با محوریت بازار مهستان در حوالی میدان انقلاب، این جریان صاحب یک نظام اقتصادی فروش و ارائه شد و تحول و دگرگونی اساسی را تجربه نمود.
شرایط تازه با وجود صدمه هایی که در این چرخش فرهنگی قابل تصور بود، جریان اجرا و نحوه برگزاری مجالس روضه خوانی اباعبدالله را هم تحت تأثیر خود قرار داد و مقدمه شکل گیری فضایی شد که حالا دیگر نقش «موسیقی» در آن غیرقابل انکار است.
اتفاقا در این جریان بود که ابتدا نوحه خوانان و ذاکران صاحب سبک و خوش ذوق، مجالس عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) با بهره مندی از آنچه در آموزهای مکتب پیشکسوتان خود در عرصه نوحه خوانی و موسیقی ردیف دستگاهی ایران فراگرفته بودند، تلاش کردند تا شکل نوینی از خوانش مراثی را در این مجالس بیازمایند. این جریان در ابتدا توسط نوحه خوانانی چون حسین سازور، محمود کریمی، سید مجید بنی فاطمه، نریمان پناهی، غلام کویتی پور، حسین فخری، محمد طاهری، سعید حدادیان و تعدادی دیگر به شکل برنامه ریزی شده و حدودا اصولی به مردم ارائه شد و بعدها توسط افراد دیگری چون میثم مطیعی، عبدالرضا هلالی، حسین سیب سرخی، جواد مقدم و سایر مداحان کم سن و سال به نسل جوان تر منتقل شد و امروز همگان شاهدند که این جریان، به چه شکل غیرقابل انکاری این چنین فراگیر شده است.

قطعا به باورنگارنده جریان آمیزش «موسیقی» با آنچه از آن بعنوان «نوحه» یاد می نماییم، دربرگیرنده ملاحظات بیشتری است که می تواند در آینده نزدیک در جایی که خبری از هیاهوهای رسانه ای و حاشیه سازی ها خبری نیست مورد مداقه قرار گیرد. اما به طور قطع در همین فضای پرچالش و البته پرطرفدار، هستند کسانی که با بهره مندی از ظرفیت های غنی اشعار و مفاهیم عاشورایی و محتوای قیام حضرت سیدالشهدا(ع) نوع دیگری از سبک های خوانش موسیقی در فضای در رابطه با عزاداری محرم و صفر بخصوص ایام اربعین را به وجود آورده اند؛ جریانی که حالا موسیقی مردم پسند یا همان پاپ در آن نقش بیشتری ایفا کرده و گشایش گر فضای جدیدی شده که امروزه انواع و اقسام آنرا در ویترین های مختلف رسانه ای به خصوص در فضای مجازی به گوش مخاطبان منتقل می کند. جریانی که بازهم نوحه خوانانی چون محمود کریمی، مجید بنی فاطمه، نریمان پناهی، غلام کویتی پور، عبدالرضا هلالی خویش را وارد فضای آزمون و خطایش کردند و گاها هم توفیقاتی در راه آن به دست آوردند.
در این فضا بودند و هستند خوانندگان جوانی که طی دوران کوتاه فعالیتشان حضور در جریان تولید آثار مناسبتی با مفاهیم انقلابی و آیینی را به حضور در جریان پرقدرت مارکتینگ موسیقی ترجیح داده و اتفاقاً هم نقش پر رنگی در اشاعه و گسترش جریان جدید تولید آثار موسیقایی در رابطه با مفاهیم عاشورایی و انقلابی ایفا کردهه اند که از موثرترین آنها می توان به حامد زمانی، حسین حقیقی، محسن توسلی، میلاد هارونی، علی اکبر قلیچ، شهروز حبیبی و تعدادی دیگر اشاره نمود. خوانندگانی که با وجود برخی حواشی انصافاً نقش غیرقابل انکاری را در ایجاد یک فضای حدودا نو پیش روی جریان موسیقی مذهبی و انقلابی داشته اند. باآنکه در میان همین افراد کسانی هستند که متاسفانه با خروج از مسیری که انتخاب نموده بودند با وسوسه بعضی از تهیه کنندگان موسیقی پاپ جریان خویش را تغییر داده و سبک دیگری را برای معرفی بیشتر خود به مخاطبان انتخاب نموده اند که این مصادیق هم در جای خود می توانند مورد بررسی قرار بگیرند.
به هر ترتیب حالا شرایط جدیدی برای تولید آثار موسیقایی در رابطه با مفاهیم عاشورایی پدید آمده، جریانی که با گسترش بزرگترین اجتماع شیعیان در روزهای منتهی به اربعین حسینی در راه نجف تا کربلای معلی، شکل جدی تری به خود گرفته که دیگر نمی توان از آن بعنوان یک «اتفاق» مناسبتی یاد کرد. به اعتقاد نگارنده این جریان موسیقایی حالا با وجود تمام صدمه ها، انتقادات و مباحث دیگری که می توان پیرامون آن مطرح نمود، در صف اول جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی ایران در حال عرضه و استقبال است و باید توجه بیشتری نسبت به آن داشت.
همین واقعیت هم بهانه ای شد تا در آستانه اربعین حسینی که خیلی از نهادها و مجموعه های فعال فرهنگی و هنری به تولید آثار مختلف موسیقایی در این زمینه پرداخته اند، نشستی را با حضور دو تن از خوانندگان جوان این عرصه ترتیب دهیم.
حسین حقیقی خواننده آثار گوناگونی همچون «ما ایستاده ایم»، «سلام به آینده»، «ریحانه»، «به نام کربلا»، «داغ حرم» و محسن توسلی خواننده قطعه هایی چون «روح الله»، «عطر یاران»، «بت شکن ها»، «فرزند مسیحا»، «خاک معطر» دعوت خبرگزاری مهر را پذیرفتند و در این جلسه حاضر شدند تا ضمن واکاوی آنچه به آن «موسیقی عاشورایی» یا هرعنوان دیگری می توان اطلاق کرد، به انعکاس نقطه نظرات خود در این عرصه بپردازند.
این دو هنرمند که هر دو از چهره های اثرگذار تولید و عرضه آثار موسیقایی در رابطه با مفاهیم انقلابی، آیینی و اجتماعی هستند، در بخش اول این نشست ضمن عرضه نقطه نظرات خود درباره شکل گیری و پررنگ شدن موسیقی در تولیدات آثار هنری در رابطه با حضرت سیدالشهدا(ع)، به نقد و صدمه شناسی این فضا پرداختند که مشروح آنرا در ادامه می خوانید.

* بد نیست از نحوه حضورتان در این جریان مهم فرهنگی آغاز کنیم؛ اینکه چه شد علیرغم وجود شرایط نامناسبی که در حوزه تولید و عرضه آثار موسیقایی در رابطه با مفاهیم انقلابی و مذهبی در کشورمان وجود داشت، شما همچنان به راه خود ادامه داده اید؟ مایلم ضمن عرضه توضیحاتی مختصر از آنچه تابحال در این عرصه ها انجام دادید به این نکته هم بپردازیم که اساساً چه انگیزه هایی سبب شد که با وجود عدم هم پوشانی ها و انعکاس نامناسب و کمتر برنامه ریزی شده محصولات تولید شده، شما و تعدادی دیگر از هنرمندان کماکان در این فضا باقی بمانید و مانند بعضی از هنرمندانی که پیشتر خویش را «ارزشی» می نامیدند، وارد بخش های دیگری از بازار پرزرق و برق موسیقی نشوید؟
محسن توسلی: بنده این افتخار را داشته ام که در حوزه «موسیقی اربعین» مجموعه فعالیت هایی را انجام دهم که آخرین آن به تولید یک آلبوم به زبان عربی با همکاری هنرمندان لبنانی باز می گردد. در این آلبوم قطعاتی با موضوعات مختلف پیش روی مخاطبان قرار گرفته که سه قطعه از آن مربوط به پیاده روی باشکوه اربعین با شعرهایی از مرتضی آل کثیر است [که اتفاقا جا دارد در همین جا از شاعران عرب بخصوص آقای آل کثیر یاد کنم که جدا در اشعارشان تعابیر و کلمات شیرینی را به کار می برند و اگر من جزو مسؤلان فرهنگی کشور بودم آثار او را طلا می گرفتم].
توسلی: اگر مکاشفه و دقت بیشتری روی بعضی از مبانی فرهنگی ما بکنید خواهید دید که ما در حوزه های دیگر همچون زبان فارسی هم کم کار بودیم چه برسد به اینکه در حوزه های دیگری چون واقعه کربلا و قیام حضرت سیدالشهدا که باید خیلی بیشتر از اینها فعالیت انجام می دادیمبه هر حال اینها را بعنوان نمونه ای از فعالیت ها توضیح دادم تا به یک نکته اشاره کنم و آن استمرار در فعالیت هاست؛ من به شخصه چنین نگاهی را ادامه خواهم داد و تمام تلاشم را انجام می دهم تا به بتوانم به سهم کارهای بهتر و موثرتری را تولید کنم.
من بر این باورم که باید در حوزه کمیت هم آثار گوناگونی تولید شود، کما اینکه در همین چند سال گذشته دیده ام که حتی مداحان شاخص و صاحب نام کشورمان هم وارد چنین جریانی شده اند که از نظر من اتفاق خوبی است. البته بماند که خیلی ها هم به این نحوه ورود انتقادهایی داشتند اما من شخصا موافق این مورد هستم. به این علت موافقم چونکه ما اعتقاد داریم زمانی که امام زمان(عج) ظهور می کنند خویش را با چند نشانه معرفی می نمایند که چند نشانه از این نشانه ها در رابطه با سیدالشهدا(ع) است که مثلا می فرمایند: «من جدم امام حسین (ع) است.» این فرمایشات نشان دهنده آن است که در زمان ظهور تمام دنیا امام حسین(ع) را می شناسند که حضرت ولیعصر(عج) خویش را به ایشان معرفی می کنند. بعد از این منظر، ما هر کاری که بتوانیم باید در زمینه شناساندن و معرفی حضرت سیدالشهدا(ع) به دنیا انجام دهیم چون که همه اینها زمینه سازی برای ظهور است. ما تا به امروز در زمینه معرفی مبانی فکری امام حسین(ع) به کشورهای دیگر خیلی کم کار بوده ایم که باید در این زمینه اتفاقات موثرتری بیفتد.
شما اگر مکاشفه و دقت بیشتری روی بعضی از مبانی فرهنگی ما بکنید خواهید دید که ما در حوزه های دیگر همچون زبان فارسی هم کم کار بوده ایم چه رسد به حوزه هایی چون واقعه کربلا و قیام حضرت سیدالشهدا(ع) که باید خیلی بیشتر از این ها فعالیت انجام می دادیم. بعنوان نمونه در همین کشور تاجیکستان بنده با کمال تاسف و ناراحتی شنیده ام که فلان خواننده پاپ که در آن سوی مرزها زندگی می کند از خیلی از مداحان و ذاکرانی که سال هاست درباره واقعه کربلا می خوانند، شهرت بیشتری دارد. موضوعی که برای یک کشور اسلامی چون ایران بسیار دردآور است. این شرایط در حالی اتفاق افتاده که همین مردم تاجیکستان به شدت محب اهل بیت(ع) هستند و در اغلب موارد وقتی نوزادی به دنیا می آید نامهای مبارک حسن و حسین، نامهای محبوبی برای خانواده های آنان است.محسن توسلی
اینها همه فارسی زبانانی هستند که در کشورهایی چون تاجیکستان، افغانستان و حتی پاکستان مورد توجه قرار می گیرد اما صد حیف و افسوس که علاقه مردم این کشورها به خوانندگان لس آنجلسی بیشتر است و ما همچنان در موقعیتی هستیم که کاری را برای مقابله با این جریان انجام نمی دهیم. البته در همین چند سال به همت عزیزانی چون محمود کریمی و سایر دوستان جریاناتی در حال رخ دادن است که بتوان با زبان فارسی مبانی فکری حضرت سیدالشهدا(ع) را با زبان مرثیه و موسیقی به دیگر کشورها منتقل کرد اما اساسا می دانیم که اینها کافی نیست. در این فضا سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نقش بسیار مهمی دارد که باید با وجود تمام مشکلات مالی و جانبی که پیش روی آنها قرار دارد نهایت تلاششان را در سایر کشورها انجام دهند تا فرهنگ عاشورا با زبان موسیقی یا هر راه دیگر به مردمان سایر کشورهای دنیا منتقل شود.
توسلی: برگزاری برنامه های فرهنگی-هنری و مذهبی در این عرصه نباید فقط در نمازخانه سفارتخانه ها اتفاق بیفتد. ما امروز نیازمند این هستیم که چنین برنامه هایی در یک استیج بزرگ وسط یک شهر اجرا شود. حتی اگر فلان محصول موسیقایی کاورشده باشد اما وقتی در آن زبان امام حسین(ع) جاری و ساری باشد بطور قطع تاثیرش از یک مراسم محدود ۵۰ نفری در یک سفارتخانه بیشتر استبه اعتقاد من برگزاری برنامه های فرهنگی-هنری و مذهبی در این عرصه نباید فقط در نمازخانه سفارتخانه ها اتفاق بیفتد. ما امروز نیازمند این هستیم که چنین برنامه هایی در یک استیج بزرگ وسط یک شهر اجرا شود. حتی اگر فلان محصول موسیقایی کاورشده باشد اما وقتی در آن زبان امام حسین(ع) جاری و ساری باشد بطور قطع تاثیرش از یک مراسم محدود ۵۰ نفری در یک سفارتخانه بیشتر است. این همان نگاهی است که من از مدت ها قبل برای بسط آن تلاش کردم و دوست دارم در این راهی که برای خود انتخاب کردم فعالیت مستمری داشته باشم حتی اگر در داخل کشور هم حمایت چندانی از من نشود. متاسفانه هم اکنون ما در اغلب موارد کار فرهنگی را به فعالیت های بسیار دم دستی و کلیشه ای در سازمان ها و ادارات حتی در خارج از کشور محدود کردیم در صورتی که نسبت به پتانسیل که در کارهای فرهنگی وجود دارد این کارها خیلی کم تاثیر بیهوده است. من معتقدم افرادی که دغدغه اجرای درست کارهای هنری در رابطه با حضرت سیدالشهدا دارند باید شدت کار خویش را قوی تری کنند و این ابدا به معنای تولید بی کیفیت نیست. بلکه نگاهی است که باید در هدف زمینه سازی ظهور به آن پرداخته شود.
* آقای حقیقی شرایط برای شما تا به امروز چگونه بوده و چه دیدگاهی درباره جریان موردبحث آقای توسلی دارید؟
حسین حقیقی: بنده تا امروز با هدف اینکه کاری برای اربعین خوانده باشم، اثری را تولید نکرده ام. البته دو قطعه تقدیم ساحت حضرت سیدالشهدا(ع) کرده ام که امیدوارم موردپسند مخاطبان قرار گرفته باشد. اما این را بگویم که بنده همیشه یک اعتقاد دارم و آن اینکه اگر در این چارچوب که شما به آن اشاره داشتید نیتی نماییم و کاری را انجام بدهیم، همین خوب است. پس این درست نیست که من در طول سال زندگی و کار دیگری داشته باشم و حالا که محرم و صفر رسیده، بیایم و برای خالی نبودن عریضه یک یا دو قطعه را منتشر کنم. پس آن چیزی که من در مورد آن حرف می زنم یک نوع «سبک زندگی» است.
به عبارتی وقتی در این سبک زندگی نفس می کشیم طبیعتاً زمانی که به ایام محرم و صفر می رسیم مانند همان روزها و لحظاتی که در مجالس روضه خوانی، سینه زنی و هیات ها به عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) می پردازیم، می توانیم به سهم خود و متناسب با عرض ارادتمان کاری را تولید نماییم. برای یک هنرمند دغدغه مند در اجرا و تولید، آثاری با مضامین آیینی-مذهبی، محرم و صفر بخشی از سبک زندگی است که در آن می تواند نسبت به ضرورتی که حس می کند مانند دیگر مناسبت ها، اثری را تولید نماید. اساسا در این زمینه هم باید ضرورتی حس کند که اگر این لزوم در او متبلور نشود تولید اثر هم معنایی پیدا نمی کند.
در زمینه تولید موسیقی عاشورایی و مناسبت های آن همچون اربعین هم باید بگویم، اگر می بینید تا به امروز برخی از کارها ضعیف بوده و هنوز به پختگی لازم نرسیده اند به این علت است که کار تولید در این حوزه مقداری دیر آغاز شد، که در مقایسه با فرایند تولید موسیقی پاپ در سال های اخیر از سابقه بسیار کمتری برخوردار می باشد. پس باید به این نکته هم واقف باشیم که ما هنور در مرحله تجربه و یادگیری هستیم که باید راه درست را به صورت کامل پیدا کرده و در این راه اصولی قدم بگذاریم. البته در این چارچوب مدلهای مختلفی از تولید موسیقی وجود دارد که فقط مختص هنرمندان ایرانی نیست. شما اگر دقت کنید خواهید دید از وقتی جریان راه پیمایی اربعین در سال های اخیر شکل پررنگ تری به خود گرفته هنرمندان خیلی از کشورهای دیگر هم وارد فرایند تولید آثار موسیقای در رابطه با این ایام شده اند که مدل موسیقایی آنها بطور قطع با مدل ما متفاوت می باشد.حسین حقیقی
به هر ترتیب باید بگویم که ما حالا در جایگاهی قرار داریم که کم کم در حال تجربه کردن هستیم و این تجربه خود منجر به تولید آثاری شده که سال به سال فضا را به سمت تولید آثار پرارزش و بهتر هدایت کرده است. شرایطی که برای بعضی از مداحان ما هم خوشایند بوده و آنها هم وارد این جریان شده اند. کما اینکه در همین ایام آقای هلالی و آقای پویان فر آثاری را تولید کرده اند که بسیار کارهای تمیز و فرهنگی بودند و هنوز هم میان مخاطبان دست به دست می شوند.
حقیقی: همیشه معتقدم کیفیت پس از کمیت اتفاق می افتد. یعنی وقتی شما آغاز به تولید کنید، همان تولیدات انبوه به کیفیت خواهد رسید؛ وقتی تعداد کارهای تولیدی بالا می رود آن وقت هنرمند متوجه می شود که چه جایی را اشتباه یا درست انتخاب نموده است؟ پس باید گفت در این زمینه تولید نه تنها زیاد نیست، بلکه بسیار هم کم است. من همیشه معتقدم کیفیت پس از کمیت اتفاق می افتد. یعنی وقتی شما آغاز به تولید کنید، همان تولیدات انبوه به کیفیت خواهد رسید. البته مسئله من این نیست که باید آنقدر تولید کرد تا کیفیت بالا برود، من فقط از این منظر به ماجرا نگاه می کنم، زمانی که دو کار تولید می شوند هنرمندان آن آثار، آنقدر تجربه ندارند که بفهمند کار غلط بود یا درست؟ اما وقتی تعداد کارهای تولیدی بالا می رود آن وقت هنرمند متوجه می شود که چه جایی را اشتباه یا درست انتخاب نموده است؟ پس باید گفت این تولیدات انبوه می تواند به اتفاق مبارکی ختم شود که آن هم دربرگیرنده شرایطی است.
* البته در این فرایند که هر دو از منظر خود به آن پرداختید، یک اتفاق جدید دیگری هم افتاده و آن حضور خوانندگان مطرح پاپ در تولید آثار مناسبی بخصوص در روزهای محرم و صفر است که فعلا می خواهم بدون قضاوت مصداقی درباره انگیزه حضور این چهره ها، این سوال را مطرح کنم که آیا انگیزه های تبلیغاتی و تجاری و ایجاد سهولت در دریافت مجوز را می توان انگیزه اصلی این حضورها دانست؟ یا نه، ریشه های اعتقادی منجر به پررنگ تر شدن حضور ستاره های موسیقی پاپ در حوزه تولید قطعات مناسبتی شده است؟
توسلی: ببینید برای پاسخ به این سوال باید به یک نکته مهم اشاره کنم. اینکه امکان دارد در بعضی از موارد همچون تولید آثار انقلابی و دفاع مقدس پای مباحثی چون صدور مجوز و مواردی از این دست مطرح شود، که آن هم به نظرم بعید است اما در حوزه امام حسین(ع) من با اطمینان می گویم که چنین نگاهی که شما به آن اشاره داشتید اصلا وجود ندارد.
من بر این باورم تولید آثار در این حوزه چه در حوزه خوانندگان مشهور پاپ و چه در حوزه های دیگر کاملا اعتقادی است. شما مطمئن باشید اگر امام حسین(ع) به کسی اجازه ندهد، او هم نمی تواند بخواند. ازاین رو اگر کسی برای امام حسین(ع) می خواند یقینا در دل خود گره ای دارد که من و شما از این دل خبری نداریم، چونکه این دل خویش را به زلف حضرت سیدالشهدا(ع) گره زده است. حتی در بدترین شکل ممکن من حس می کنم اگر کسی به نیت مجوز و این داستان ها دست به تولید یک اثر مناسبتی زده باشد، یقینا ته دلش ریشه اعتقادی داشته که به این فکر رسیده است. چون در همین چارچوب خیلی ها اصلا به فکرشان هم نمی رسد که چنین کارهایی را انجام دهند.
حقیقی: من هم کاملا با آقای توسلی هم عقیده ام. شما بدانید در فضای کار برای امام حسین(ع)، خودِ حضرت هم نیت خوانی نمی نماید. در این فضا کار به قدری دارای ارزش است که حتی اگر یک نفر یک استکان چای را برای خودنمایی در محضرسیدالشهدا(ع) جابه جا کند در آن دنیا اجر خویش را در حد همین یک مقدار جا به جایی دریافت می کند. اینکه ما بیاییم و بگوییم که شما برای دریافت مجوز و مواردی از این قبیل، دست به تولید آثاری با مبحث حضرت سیدالشهدا(ع) زدید اصلا به من و شما ارتباط ندارد.
در این دنیا این همه آدم های معاند وجود دارند که دائم در حال تخریب شخصیت امام حسین(ع) هستند، پس دم همین هنرمندان گرم که حتی برای دریافت مجوز از امام حسین(ع) حرف می زنند. به اعتقاد من اصلا چنین نگاهی در خوانندگان ستاره ما وجود ندارد، حتی اگر هم برای چنین اهدافی باشد، ایرادی نداشته و به هیچ کس هم مربوط نیست. اگر فلان هنرمند برای کاری دیگر دست به تولید یک اثر هنری با مبحث حضرت سیدالشهدا(ع) می زند، ولو منتج به گرفتن مجوز و گشایش مشکلات کاری اش شود، به ما مربوط نیست. نکته مهم فقط اینجاست که ما حالا مگر گیر مجوز و ماجراهایی از این دست هستیم؟
* بله – در مورادی هستیم؛ چون فرایند تولید موسیقی در ایران حالتی دارد که بعضی از خواننده ها برای جبران بعضی از اشتباهاتشان در جهت قوانین موجود و به اصرار برخی دیگر که به اصطلاح در مافیای موسیقی دستی دارند، وارد یک مانور تبلیغاتی می شوند که تولید آثار مذهبی و انقلابی در این چارچوب مانور تبلیغاتی قرار می گیرد.
حقیقی: به اعتقاد من ماجرای مجوز فقط بخشی از ماجراست. شما بدانید اگر مسئله ما ارتباط با مخاطب باشد، آن وقت مسئله مجوز اصلا مسئله نیست. من یک سوال می کنم، آیا خواننده هایی که با مخاطبان خود در ارتباطند صرفاً به سبب صدور مجوز است که با آنها می توانند ارتباط برقرار کنند؟ بطور قطع پاسخ خیر است. چون اگر فردی مقرر است در این روزگار به کار خود ادامه داده و معروف شود نیازی به مجوز ندارد.
حقیقی: متاسفانه متر و معیار ما غلط است و فقط سطح هرچیزی را نگاه می نماییم. بعنوان مثال ما قطعه یک خواننده آن سوی آبی را می شنویم و به سیر تا پیاز آن گیر می دهیم؛ اما من به شما بیشتر از بیست قطعه داخل کشور را همین حالا معرفی می کنم که تاثیر فرهنگی عمیق تر، بدتر و بلندمدت تری دارد اما اصلا متوجه آن نمی شویمالبته که برگزاری کنسرت نیازمند مجوز است. ولی شما می دانید، من هم می دانم که برای دریافت مجوز و رفع مشکلات در این زمینه راه های دیگری هم وجود دارد. شما بدانید کسانی که مرجع اصلی صدور مجوز کنسرت، آلبوم، تک آهنگ و هر فعالیت موسیقایی هستند پیگیر این مسئله نیستند که فلان خواننده برای امام حسین(ع) کاری را تولید کرده یا نه؟ ما حالا به نکته ای گیر داده ایم که فلان خواننده، فلان اثر مذهبی را برای دریافت مجوز خوانده، در صورتیکه از جانب دیگر کلی آثار مجوزدار بیرون می آید که سرشار از مفاهیم ضد دینی و ضد امام حسین(ع) است. فقط چون در آن کلید واژه «امام حسین(ع)» وجود ندارد به آن گیر نمی دهیم.
متاسفانه متر و معیار ما غلط است و فقط سطح هرچیزی را نگاه می نماییم. بعنوان مثال ما قطعه یک خواننده آن سوی آبی را می شنویم و به سیر تا پیاز آن گیر می دهیم؛ اما من به شما بیشتر از بیست قطعه داخل کشور را همین حالا معرفی می کنم که تاثیر فرهنگی عمیق تر، بدتر و بلندمدت تری دارد اما اصلا متوجه آن نمی شویم و چون آهنگی دارای ریتم شش هشتم است، متر و معیار ارزیابی آنرا فراموش می نماییم. ببینید در این منظر تا دلتان بخواهد مثال زیاد وجود دارد. پس بهتر است درگیر داستان مجوز نباشیم چون اینها فقط یک سری بازی است. من فقط توجه شما را به یک نکته جلب می کنم که این ماجرا را با عنایت به گفته های آقای توسلی، به صاحب آن و هرکسی که برای امام حسین(ع) کار می کند، بسپارید. این نگاه ها کار ما نیست و نباید هم در آن دخالت نماییم.
توسلی: متاسفانه شرایط تبلیغاتی در حوزه موسیقی ما به شکلی است که اگر برخی خواننده ها بخواهند عمده تمرکز خویش را روی خوانش آثار مناسبتی بگذارند ریزش مخاطب خواهند داشت. اما خوشبختانه امروز خیلی از خوانندگان مطرح موسیقی پاپ هستند که با علم به این رویکرد منفی در مخاطب، که برای خودش جای بحث و بررسی بیشتر دارد، بازهم آثار خوبی را در این حوزه تولید می کنند.
من معتقدم اگر هنرمندی سرسوزنی به حضرت سیدالشهدا(ع) اعتقاد داشته باشد بطور قطع برای امام حسین(ع) می خواند. این فضای معنوی آکنده از ارزش هایی است که خیلی از هنرمندان با هر فکر و گرایشی به آن اعتقاد دارند و با افتخار به تولید اثر در این زمینه اقدام می کنند.

* طی سال های اخیر جریان پیاده روی اربعین تبدیل به بزرگ ترین اجتماع شیعیان جهان شده که اساسا می تواند دربرگیرنده نکات مهمی در حوزه های فرهنگی، سیاسی، مذهبی و جامعه شناختی باشد. اما اگر بخواهیم در این چارچوب به مکاشفه حضور موسیقی در چنین گردهمایی بزرگی بپردازیم، بطور قطع نخستین نکته جایگاه بین المللی موسیقی و خوانندگان این عرصه است که به اعتقاد من در مقایسه با سایر کشورهای فعال در این زمینه، هنوز نتوانسته به آنچه از آن «جهانی شدن» می نامیم، برسد. شما فکر می کنید نقطه ضعف ما با وجود تمام تلاش هایی که از جانب نهادهای مختلف، شاعران، آهنگسازان و خوانندگان انجام گرفته کجاست؟ چرا ما نتوانسته ایم خارج از مرزهای ایران با زبان موسیقی از جهانی بودن یک اجتماع عظیم دفاع نماییم و این هنرمندان سایر کشورها هستند که از ما در بعضی اتفاقات جلو افتاده اند؟
توسلی: ببینید حس بنده این است که نه تنها در بحث موسیقی که در حوزه های هنری دیگر هم با توجه تمام تلاش هایی که از جانب نهادها و هنرمندان صورت گرفته ما از قافله عقب مانده ایم. متاسفانه آن قدری که ما به موکب ها، غذا و اسکان و مواردی این چنین اهمیت داده ایم به دغدغه های حوزه فرهنگی کم توجه بوده ایم. بنده بارها از دوستان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی خواسته ام که در این زمینه کارهایی را انجام دهند. اما آن بندگان خدا هم واقعاً در مضیقه هستند و می گویند آنچه از بودجه و پول باقی می ماند صرف هزینه های جاری و حقوق پرسنل می شود که جایی برای انجام این کارها باقی نمی گذارد.
توسلی: شما تردید نکنید که خیلی از آثار موسیقایی هستند که می توانند تاثیر چندین ساعت سخنرانی را داشته باشند، پس لازم است از جانب نهادها و مجموعه هایی که دغدغه تولید آثاری در رابطه با اربعین و مواردی از این دست دارند، مورد حمایت قرار گیرندمتاسفانه امروز ما شاهد این هستیم که رایزنی های فرهنگی ما در خارج از کشور به شدت غیرفعال شده اند چون مشکل مالی دارند. البته که ما در خیلی از مواقع طرح هایی را عرضه می دهیم که واقعا هزینه مالی نمی خواهد و لزوم دارد که رایزنی های فرهنگی از ارتباطات خود پیرامون طرح استفاده کنند، تا ما به نتیجه لازم برسیم، اما متاسفانه این مورد هم اتفاق نمی افتد.
شما مطمئن باشید در حوزه آثار موسیقایی در رابطه با اربعین، طرح و پیشنهاد تا دلتان بخواهد زیاد است. مثلا چندی قبل من به دوستان پیشنهاد دادم در طول برگزاری راه پیمایی اربعین یک خواننده سوری، یک خواننده لبنانی و یک خواننده از عمان بیایند تا همراه با هنرمندان ایرانی کارهایی را با مبحث امام حسین(ع) تولید و عرضه کنند. به عبارتی هر هنرمندی از کشور خود بعنوان سفیر فرهنگی کشورش در اجتماع باشکوه اربعین حضور داشته باشد تا در یک نقطه این هنرمندان به یکدیگر برسند و برنامه مشترکی اجرا کنند. اتفاقا برای این طرح داستانی هم نوشته شد. اما متاسفانه کسی وارد کار نشد.
بنده تابحال خیلی از کارهایم را با هزینه شخصی انجام داده ام. حتی هم اکنون به کلی شاعر و آهنگساز مقروضم که این موضوعات چندان خوشایند من نیست. شما تردید نکنید که خیلی از آثار موسیقایی هستند که می توانند تاثیر چندین ساعت سخنرانی را داشته باشند، پس لازم است از جانب نهادها و مجموعه هایی که دغدغه تولید آثاری در رابطه با اربعین و مواردی از این دست دارند، مورد حمایت قرار گیرند. کما اینکه همین چند وقت پیش من کاری را با مبحث وحدت برای مجمع جهانی تقریب خواندم و کار به قدری تاثیر گذار بود که بعضی از دوستان حتی از سیستان و بلوچستان با من تماس گرفتند و از تولید این کار استقابل کردند.
شما بدانید ما از همین کارها هم می توانیم برای اربعین انجام دهیم. مگر همین نماهنگی که آقای حقیقی در فرودگاه تولید کرد تاثیر بین المللی نداشت؟ پس مطمئنا شرایط جهانی شدن آثار موسیقایی در رابطه با اربعین و مناسبت های این چنین وجود دارد اما نکته مهم حمایت است که باید از جانب مجموعه ها و نهادهای مرتبط انجام پذیرد.

حقیقی: بنده هنوز خیلی حوزه بین الملل را رصد نکرده ام. ضمن اینکه فعلا هم جزو هدف گذاری ام نیست. من معتقدم کسی که خواننده شد، می فهمد که وظایفی دارد ولی بدین معنا نیست که حتما و الزاما وارد فاز بین المللی هم باید بشود و تمام عرصه ها را در بر بگیرد. در این زمینه خوشبختانه رفقای هنرمندی چون محسن توسلی هستند که به نظرم کارهای خوبی هم تولید کرده و آثارشان در کشورهای اسلامی مورد توجه قرار گرفته است.
البته بنده از سال ۹۵ به بعد کاری برای اربعین تولید نکردم کما اینکه وقتی به این ایام می رسم دلم پَر می زند به جهت اینکه کاری را برای اربعین بخوانم. اما اینجا یک نکته مهم وجود دارد و آن «رصد فضای موجود» است. من در این شرایط و پیش از اینکه بخواهم کاری را برای محرم بخوانم، اول فضای موسیقایی کشور را رصد کرده و می بینم چه کار خوبی در این حوزه تولید شده است؟ در این مجال وقتی ببینم کار خوبی تولید شده پیش از تولید کار خودم از همان کار خوب حمایت می کنم چرا معتقدم پشتیبانی از یک کار خوب منجر به شنیده شدن آن اثر می شود.
در همین مدت حامد زمانی، علی اکبر قلیچ و تعدادی دیگر از هنرمندان کارهای بسیار خوبی را تولید کرده اند که با تمام وجود از آنها حمایت کرده ام. چون که معتقدم وقتی یک کار خوب است چرا نباید درباره آن حرف نزنم؟ شاید باور نکنید در حین انجام کارهای نهایی یکی از آثارم بودم که کار را به سبب شنیدن یک کار بهتر دیگر پیش از تنظیم نهایی کنسل و به تبلیغ آن مشغول شدم.
حقیقی: متاسفانه ماجرا تا این حد ناراحت کننده شده است که همان گونه قبلاً به ازای هر دو نفر که کنار هم جمع می شدند، یک هیات درست می شد، هم اکنون بعضی از مجموعه ها دور هم جمع می شوند و برای خود یک دفتر موسیقی می زنند!اینکه شما بر این باورید که چرا کارهای ما بیرون از مرزها شنیده نمی گردد، دقیقا به سبب برخی موازی کاری هاست. من معتقدم وقتی یک کار خوبی انجام می شود باید همگی پشت آن بایستیم و با زور بیشتر آنرا به بیرون از مرزها پرتاب نماییم. اصلا چه ضرورتی دارد که با موازی کاری انرژی ها را تقسیم کنیم؟
این همه کار در حوزه بین الملل انجام شده اما چرا آنها را نمی شنویم؟ چون موازی کاری می نماییم. چون این کارها را دست به دست نمی نماییم و دائم به دنبال تولید کار دیگری هستیم. وقتی راه پیمایی اربعین در بایکوت کامل رسانه های خارج از کشور قرار دارد، این خبرگزاری ها و رسانه های داخل کشور ما هستند که باید تمام تلاش خویش را انجام دهند تا محصولات فرهنگی این حوزه به بیرون از مرزها پرتاب شود.
جالب است بدانید که طی این مدت بارها و بارها از نهادها و مجموعه های مختلف با من تماس می گیرند تا کارهای مشترک را با چند زبان همراه با سایر هنرمندان انجام دهیم، اما من در اغلب موارد به این پیشنهادات پاسخ منفی داده ام و به آنها گفته ام چندین کار با این محتوا تولید شده اما چرا نمی روید آنها را ببینید، بشنوید و برایشان تبلیغ کنید؟ چرا فقط دنبال ساخت کار جدید وصرف هزینه های بیشتر هستید؟ همین نماهنگ «سلام به آینده» که خوشبختانه مورد توجه قرار گرفته از نظر من بهترین کارم نیست. به لحاظ کیفی هم کار عجیب و غریبی نیست. پس چرا این همه شنیده شد؟ چون کار رسانه ای روی آن کردند. چون برای انتشار اثر وقت و کار صرف شد.
یک خواننده در این کشور ظرف مدت ۶ ماه تبدیل به برندی می شود که ۴۰۰ کنسرت پشت سر هم برگزار می نماید، در صورتیکه از لحاظ کیفی، کارهای آنچنانی هم ندارد، ایراد شعر و تنظیم هم دارد، خواننده پرت است، ولی چرا اینقدر شنیده می شود؟ چون هزینه را به جای تولید صرف پخش می کند. کاری که ما آنرا انجام نمی دهیم و ماجرا به شکلی است که تمام ارگان های کشور فقط و فقط به دنبال تولید هستند. متاسفانه ماجرا تا این حد ناراحت کننده شده است که همان گونه قبلاً به ازای هر دو نفر که کنار هم جمع می شدند، یک هیات درست می شد، هم اکنون بعضی از مجموعه ها دور هم جمع می شوند و برای خود یک دفتر موسیقی می زنند!
من یادم می آید دو یا سه سال قبل بود که با فرزند حاج محمود کریمی پیش از عزیمت به کربلا و راه پیمایی اربعین دیدار داشتم. او چند عدد فلش به من داد و به من اظهار داشت: «اگر به مراسم اربعین می روی این آثار را به بعضی از موکب ها بده تا آنرا پخش کنند» و من این کار را انجام دادم و دیدم چه تاثیر عجیب و غریبی روی راه پیمایان گذاشت.
من نمی دانم چرا این کارها را نمی نماییم. گویا در این شرایط نذری فقط به پختن و خوردن قیمه است که اگر این کار را انجام دهیم خیالمان راحت می شود که کارمان انجام شده است! ولی اینکه بگوییم کار فرهنگی نماییم و در آنجا پخش نماییم، نمی گردد و نمی چسبد. واقعاً در این عرصه می بینم کار خوب تولید شده و انصافاً در دو سال گذشته کار خوب کم نداریم ولی نمی خواهیم بشنویم و تنها به دنبال برندسازی بوده و فقط به دنبال این هستیم که لوگوی ما پای اثر بخورد.
ادامه دارد…