عضو هیأت مدیره انجمن موسیقی خانه تئاتر: موتسارت از نخستین سلبریتی های تاریخ هنر است

عضو هیأت مدیره انجمن موسیقی خانه تئاتر: موتسارت از نخستین سلبریتی های تاریخ هنر است

به گزارش پیلانو خراسان رضوی عضو هیأت مدیره انجمن موسیقی خانه تئاتر اظهار داشت: موتسارت از نخستین سلبریتی های تاریخ هنر است.

شروین عباسی شامگاه گذشته در گفت و گو مجازی کانون موسیقی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه «موتسارت» تمام خاصیت های یک سلبریتی را داشت، اظهار نمود: او تمام عوامل لازم برای شهرت و محبوبیت را داشته است؛ چونکه پدرش در ۳ سالگی استعداد موسیقی او را کشف کرد و بعد از شروع ۵ سالگی برگزاری کنسرتهای اشرافی بواسطه پدرش که خود ویولونیست دربار بود شروع شد. قطعات ساده و به یادماندنی محبوبیت را برای او به ارمغان آورد. موتسارت نبوغ، استعداد و حمایت کافی برای سلبریتی بودن را داشت.

وی با اشاره به جریان کلی موسیقی در دوره کلاسیک، اضافه کرد: جریان کلی موسیقی در آن زمان شامل بخش درباری و بخش مذهبی بود. دسته اول مختص به ایدئولوژی های کلیسا بود. موسیقی مذهبی قرون وسطی برای درک بهتر دستورالعمل های دینی با آوازهای گروهی به وجود آمد و در دوره باروک به موسیقی چندصدایی تبدیل شد. دسته دوم به دربار، اشرافیان و ثروتمندان تعلق داشت. موتسارت نیز در شروع راهش مورد حمایت این دسته از افراد قرار گرفته بود.

عباسی با تاکید بر اهمیت موتسارت در موسیقی، افزود: موتسارت به موسیقی اضافه کرد و همین مسئله موجب ماندگاری وی در تاریخ موسیقی شد. در دوره باروک در آثار افراد سرشناسی چون باخ پیچیدگی و قطعات چندصدایی اوج می گیرد. بین دوره باروک و کلاسیک دوره ایی به نام گالانت به وجود می آید که در هنرهای معماری و نقاشی به روکوکو مشهور است. موتسارت نیز سردمدار همین دوره است. او از موسیقی پیچیده قبل از خود فاصله می گیرد و موسیقی ساده با اهمیت نمود یک ملودی را جایگزین آن می کند. سادگی آثار و تمرکز بر ملودی تماتیک -ریتمی که در حافظه بماند- بود که بر محبوبیت وی افزود.

عضو هیأت مدیره انجمن موسیقی در ارتباط با فرم در موسیقی دوره کلاسیک، اظهار داشت: بطور قطع هیچ هنری بدون فرم وجود ندارد. فرم معمولاً نماد بیرونی دارد، اما در موسیقی که انتزاعی ترین نوع هنر است می تواند روایت های تمثیلی متفاوت به وجود آورد. فرم های دوره کلاسیک متنوع و وامدار دوره پیشین خود هستند، اما در این دوره تغییراتی بر روی آنها بوجود آمد. برای نمونه تعدادی از آنها پر رنگ تر از گذشته و برخی کم رنگ تر شده اند. سمفونی فرمی بود که در دوره باروک شروع، در گالانت پخته و در کلاسیک به اوج خود رسید.

وی با اشاره به اینکه «در دوره کلاسیک همه چیز مکتوب است»، افزود: در دوره باروک ترکیب بندی ها معلوم نیست. برای نمونه یک ویولونیست با کمی تغییرات مشغول نواختن فلوت و سایر سازها می شد، اما در دوره گالانت و کلاسیک همه چیز مکتوب است. پس دقیقاً همان چیزی که نوشته شده بود به اجرا در می آمد. به اعتقاد من این مساله دهن کجی به دوران قبلی خود است که موتسارت و بتهوون آنرا به اوج رساندند.

عباسی با اشاره به تاثیرپذیری انسان، اشاره کرد: چیزی که مشخص است محیط و طبقه اجتماعی همه افراد بر آنها و آثارشان تاثیر می گذارد، موتسارت هم از این مساله مستثنی نیست. علاوه بر آن هایدن، آهنگساز سرشناس و استاد موتسارت که به پدر سمفونی معروف است تأثیر مستقیمی بر او گذاشته است. موتسارت نیز تأثیر مستقیمی بر شاگرد خود بتهوون گذاشته است. موتسارت آهنگساز پرکاری بود و ۶۲۰ قطعه را در ۳۰ سال خلق کرد. همین طور وی استعداد بی نظیری در بداهه نوازی داشت.

عضو هیأت مدیره انجمن موسیقی با تاکید بر سفارشی بودن آثار دوره کلاسیک، اظهار نمود: امروزه در فرهنگ شرق کار سفارشی انجام دادن نوعی فحش یا عضو مافیا بودن تلقی می شود، اما در فرهنگ اروپا و در دوره کلاسیک تمام آثار سفارشی بوده اند. قسمتی از آنها به سفارش کلیسا و سایرش به سفارش اشراف تهیه شده است. اشرافیان با سفارش این قطعات به رقابت فرهنگی با یکدیگر می پرداخته اند. موتسارت و بتهوون عصیان گرانی بودند که برمبنای دریافت مولف و نه سلیقه سفارش دهنده آثاری خلق کردند. همین موضوع موجب فقر زیاد موتسارت در آخر عمرش شد.

وی در ارتباط با تاثیر فرهنگ در موسیقی اروپا، اظهار داشت: با بررسی تاریخ موسیقی اروپا متوجه رقابت همیشگی فرهنگ های متفاوت با یکدیگر می شویم. برای مثال دوره ایی ایتالیا، سپس فرانسه و بعد آلمان بیشترین تأثیر را بر روی موسیقی اروپا گذاشتند. نتیجه این رقابت ها تنوع بسیار زیاد قطعات در موسیقی اروپا است.

منبع: