یادی از هوشنگ ظریف در قرنطینه

یادی از هوشنگ ظریف در قرنطینه

به گزارش پیلانو انتشار کرونا و ادامه آن تا امروز فرصت مناسبی برای برگزاری بزرگداشتی مناسب برای هوشنگ ظریف، استاد موسیقی ایرانی که اواسط اسفند ماه درگذشت فراهم نکرد و مراسم خاکسپاری پیکر او هم با حضور حداقلی اهالی موسیقی برگزار گردید. حالا در چهلمین روز از دست دادن این هنرمند بزرگ مراسم یادیودی به صورت آنلاین با حضور اساتید مختلف موسیقی برگزار گردید تا زمانی که بتوان مراسم مناسبی جهت پاسداشت فعالیتهای این استاد موسیقی برگزار گردد.
به گزارش پیلانو به نقل از ایسنا، به مناسب چهلمین روز درگذشت هوشنگ ظریف، مراسم یادبود آنلاین این هنرمند در ۲۹ فروردین ماه برگزار گردید. در این مراسم گفت وگوهایی به صورت زنده با موسیقیدان ها و شاگردان او همچون محمد اسماعیلی (نوازنده تمبک)، پروین صالح (نوازنده ویولن)، کیوان ساکت (آهنگساز و نوازنده)، محمد دلنوازی (نوازنده تار)، سعید ثابت (نوازنده سنتور)، مزدا انصاری (آهنگساز و نوازنده پیانو) و کوروش متین (نوازنده سنتور)، فرهاد فخرالدینی (آهنگساز)، داود گنجه ای (نوازنده کمانچه و ویولن)، افلیا پرتو (نوازنده پیانو) و محمد ظریف (موسیقیدان) پخش گردید.
در ادامه این گفت گوها رامی خوانید:
محمد اسماعیلی و یادی از صفات نیک ظریف
این نوازنده تمبک که کار خویش را با نواختن و خواندن ابیاتی چون «دریغ و درد که تا این زمان ندانستم که کیمیای سعادت بود رفیق» آغاز و به پایان رساند درباره هوشنگ ظریف اظهار داشت: «۴۰ روز از درگذشت او می گذرد. امیدوارم خداوند روحش را شاد کند.
چند صفت حمیده در وجود این بزرگوار بود و حیف است که این حقیر عرض نکند. این ها را بیان می کنم تا کسانی که از محضر او استفاده کردند بدانند ظریف تنها استاد ساز نبود بلکه استاد اخلاق هم بود. همچون بندگان، آن کس پیش خداوند محبوب تر است که برای بندگان خدا سود بیشتر داشته باشد. او یک عمر این ساز را تدریس کرد و هر کدام از شاگردانش را به مقام استادی رساند، خدا رحمتش کند. من در مدت ۵۰ سال دیدم که او مرتب تدریس می کرد و برای موسیقی کشور زحمت کشید.
او انسانی نبود که ستمگر باشد؛ چونکه می دانست که کیفری از کیفر ستمگری آماده تر نیست. ظریف همیشه از این کار پرهیز می کرد و در راه خودش که اخلاق و موسیقی بود قدم می گذاشت.
من هیچگاه او را عصبانی ندیدم و اگر هم عصبانی بود این را فرو می برد. آن کسی که در فرو بردن خشم از دیگران بیشتر است از همه دور اندیش تر است. آن کسی که دوراندیش است عصبی نمی گردد و خشم خویش را فرو می برد. ظریف معلم و استاد بود و تمام ابعادی را که یک استاد می بایست داشته باشد، داشت.
او همیشه جانب حق را می گرفت، من هیچگاه ناحق از او نشنیدم؛ چون همیشه به یاد خدا بود.
او همیشه زبان خویش را حفظ می کرد و هر چه می گفت پخته بود. »
سعید ثابت: ظریف تکنیک بسیار بالایی داشت
این نوازنده سنتور هم درباره خصوصیات هنری ظریف اظهار داشت: «تأثیر استاد ظریف در موسیقی و شاگردانش را می توان در سه بخش بیان کرد؛ یک بخش به نوازندگی او برمی گردد؛ چونکه از تکنیک بالایی برخوردار بود و آنقدر قدرت خویش را در این حوزه افزایش داده بود که سخت ترین قطعات حتی برای سازهای دیگر را به راحتی با تار می نواخت. تکنیک ایشان کاملا درست و صحیح بود و پیدا بود که کاملا درست تمرین کرده است؛ چون وقتی به صورت یک استاد در زمان اجرا نگاه می کنید، نباید هیچ حرکت اضافه ای ببینید و درباره ایشان به همین صورت بود. استاد ردیف دان بسیار خوبی بود و شاگردانش تاثیر خوبی در اینباره از او گرفتند. همینطور نوازنده خیلی خوبی بود و می توان حالت نوازندگی و صدای ساز ظریف را در نوازندگی شاگردانش دید.»
محمد دلنوازی: همواره همراه استاد ظریف بودم
این نوازنده تار و از شاگردان قدیمی هوشنگ ظریف بیان نمود: « از روزی که در ۱۲ سالگی با استاد آشنا شدم و به هنرستان موسیقی رفتم تا آخرین روزهای حیات ایشان همواره با او بودم. استاد شاگردان زیادی داشت که بعدا راه خویش را ادامه می دادند و جدا می شدند ولی من این شانس را داشتم که پیش از گرفتن دیپلم به دعوت استاد پایور به ارکستر او بپیوندم، در ارکستر کنار استادم بنشینم و به شکلی با او همکار باشم. این امر افتخار بزرگی برای من بود.
استاد ظریف درباره استاد خود موسی معروفی می اظهار داشت که بامداد ها در هنرستان به آنها قرآن شریعت درس می داده است و پس از ظهر تار. استاد ظریف آگاه بود که یک معلم چقدر باید پاک و بی آلایش و به علوم دیگر آگاه باشد. او همانگونه که از استاد خود درس گرفته بود با ما رفتار می کرد. استاد ظریف بسیار دوست داشتنی، منظم و خوش اخلاق بود. هیچ وقت ندیدم با کسی بلند صحبت کند و اخم به صورت ایشان بیاید. او شخصیتی بود که هیچ گاه در موسیقی ما فراموش نمی گردد.
تمام نوازندگان تاری که در این مملکت زیر ۶۰ سال سن دارند چه مستقیم و چه غیر مستقیم از مکتب او درس گرفتند.
تمام لحظاتی که با او بودیم خاطره بود. شنبه و سه شنبه در دبیرستان با او کلاس داشتیم. همیشه پشت در می ایستادیم تا وقتی وارد کلاس می شود پشت سر او راه برویم و رایحه ادکلن ایشان به مشام مان برسد. وقتی که وارد مدرسه می شدند کل محیط از عطر ایشان پر می شد. امیدوارم در موقعیت مناسب مراسمی درخور او برگزار نماییم چون موسیقی ایران بسیار به او مدیون است.»
مزدا انصاری: ظریف شیوه صحیح تدریس موسیقی را اجرا کرد
این نوازنده پیانو و آهنگساز هم درباره هوشنگ ظریف اظهار داشت: «ایشان شیوه صحیح تدریس موسیقی را ادامه دادند و شاگردانی که از او باقی مانده گواه این مورد است. استاد دهلوی می اظهار داشت که ظریف ردیف موسیقی استاد معروفی را حفظ بوده است. این ردیف خیلی سخت است. ظریف را باید یکی از بزرگترین ردیف دان های ایران دانست. او تنها هنرمندی بود که آثار وزیری را به بهترین شکل و با امانتداری کامل اجرا می کرد.
در روزهای عید بود که برای نخستین بار با ایشان در منزل کاوه دیلمی دیدار کردم. کاوه چون ارتباطی صمیمی با استاد ظریف داشت از او خواست که عیدی به ما بدهد و ایشان قطعه ای برای ما نواخت. من در آن لحظه در حضور او جسارت کردم و خواستم قطعه بند باز را برایمان بنوازد و ایشان در کمال خوشرویی این کار را کردند و واقعا سحر آمیز بود. ظریف درست ترین شیوه اجرای قطعات کلنل وزیری را داشت. به کسانی که می خواهند آثار وزیری را درست اجرا کنند پیشنهاد می کنم اجراهای استاد ظریف را ببینند. من هر کاری با او داشتم هیچ وقت نه نمی گفت و همیشه با بزرگواری کمک می کردند. زحمات و آثار او تا ابد باقی می ماند. یکی از نازنین ترین و دوست داشتنی ترین استادان موسیقی را از دست دادیم.»
فرهاد فخرالدینی: ظریف بی مهری ها را تاب نیاورد
فخرالدینی هم در پیامی تصویری اظهار داشت: « کاش می شد مراسم چهلمین روز ظریف را در شرایط بهتری در یکی از سالن های کنسرت جایی که بارها با هنر خود درخشیده بود، برگزار می کردیم. من هوشنگ ظریف را از سال ۴۲ می شناختم و با هم در هنرستان موسیقی همکار بودیم. او در میان شاگردانش بسیار محبوب بود؛ چونکه بسیار دلسوز جدی و خوشتیپ بود و بسیار معلم خواستنی بود. او الگوی بسیار خوبی برای شاگردانش بود و آنها آرزو داشتند مانند او شوند. خاطرات بسیار خوبی از او دارم. وی در خانه موسیقی هم عضو فعالی بود.
در دوران ما روزهایی بود که به موسیقی روی خوش نشان داده نشد و با بی مهری روبرو شد و بدگویی هایی درباره موسیقی گفته شد و دل هنرمندان به درد آمد. هوشنگ ظریف از آن هنرمندانی بود که بسیار از این بی مهری ها آزرده شده و خیلی زود از بین ما رفت چون این بی مهری را نتوانست تحمل کند. گویا در طول تاریخ ما بدگویی از هنر و هنرمند بی سابقه نبوده است. او از بین ما رفت و دل ما را متلاطم ساخت.»
حسین علیزاده: ظریف یادآور عشق بود
این آهنگساز بیان نمود: «داشتم فکر می کردم که سال جاری نوروز را بدون ظریف گذراندیم، در صورتیکه نخستین عیدی که شاگرد او بودم ما و همکلاسی هایم ناراحت بودیم که چگونه در این مدت او را نبینیم و طاقت بیاوریم. راستش با دوستانم مخفیانه به دم منزل او می رفتیم به امید اینکه رد شود و او را ببینیم. وقتی رد می شد خوشحال می شدیم و هیچ وقت این را به او نگفتیم. سال جاری عید به این فکر کردم که باز هم دوست دارم به در منزل او بروم و ایشان را ببینیم و این اتفاق در ذهن من افتاد. وقتی کسی خیلی برایمان عزیز است و از دنیا می رود حضورش برای ما بیشتر می شود.
به روز خاک سپاری که فکر می کنم مانند خوابی برای من است؛ چون حضور او برای من بیشتر شده است. همه لحظاتی که با او بوده ایم برای ما شاگردانش خاطره است و همیشه زنده است. همه خاطرات او را با جزئیات به یاد دارم. او چه انسانی بود که همه لحظات حضورش برای شاگردانش خاطره بود؟ هنر از راه حس و عاطفه منتقل می شود. کسی که تدریس می کند باید نور و علاقه ای در او باشد تا عشق را آموزش دهد. مانند کودکی که تشنه عشق است و وقتی پدر و مادر او محبت می کنند بدون اینکه بداند عشق چیست آنرا یاد می گیرد. یاد و نام ظریف عشق را برای من تداعی می کند. نخستین حس عشق را نسبت به زندگی و موسیقی و همه چیز از او یاد گرفتم. هرگاه به او فکر می کنم حس عشق و انرژی خوبی به من دست می دهد. »
کیوان ساکت: آرزو داشتم مانند ظریف ساز بنوازم
این نوازننده و آهنگساز هم درباره ظریف اظهار نمود: « برای نخستین بار صدای ساز ظریف را از راه نوارهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با اجرای آثار وزیری شنیدم. یک نوجوان ۱۴ ساله در مشهد بودم و یک واکمن داشتم که هر شب آثار او را گوش می کردم. در حیرت بودم که آیا می توانم مانند او ساز بزنم؟ برایم یک آرزو بود، تا اینکه اوایل انقلاب به اتفاق یکی از شاگردان ایشان که معلم من بودند به هنرستان موسیقی رفتیم و مرا به ایشان معرفی نمود و استاد ظریف خیلی با مهربانی با من برخورد کرد. یک روز پیش یکی از دوستانم که پیانو می زد رفتم و اتفاقا استاد ظریف هم در آنجا کلاس داشت. در کلاس او نشستم و برایم چهار مضراب ماهور صبا را نواخت. وقتی به تهران آمدم و نخستین کتابم را نوشتم با کمک استاد دهلوی و ایشان نت ها را تصحیح کردیم. هر هفته به منزل ایشان می رفتم و نت ها را می دیدند و من با تار می زدم. شخصیت والای ایشان و بزرگ منشی و متانت و تبسم بسیار شیرین او بیشتر از موسیقی اش روی من اثر گذاشت.»
سیاوش برهانی: سال ها بگذر او همچنان هست
این نوازنده تار که در انتها قطعه ای را نواخت، اظهار داشت: « اگر چهل سال یا سالیان سال هم بگذرد ایشان باقی هستند؛ حتی اگر ما نباشیم. در دوران کودکی، کاستی در خانه ما بود که شبانه روز آنرا گوش می دادم. همیشه آرزویم بود روزی بتوانم در خدمت استاد باشم و بتوانم از محضرش استفاده کنم. در سال ۷۳ توانستم در کلاس های استاد ظریف باشم و افتخار شاگردی او را داشته باشم.»
داوود گنجه ای: ظریف برایم یاری پرارزش بود
او اظهار نمود: «حدود ۶۰ سال بود که با استاد ظریف دوستی نزدیک و عمیق داشتم. ظریف یک انسان بی ادعا و واقعی بود. ظریف برای من یک یار پرارزش و استادی تمام عیار بود. دیدن حضور او و همسرش در کنار یک دیگر که واقعا به هم علاقه مند بودند و در کنار هم موفق، برایم خوشایند بود. او از نظر موسیقی پاک زلال و هیچ اطواری نداشت و نمونه بود.»
شهرام صارمی: ظریف ۵۰ سال به موسیقی ایران خدمت کرد
در ادامه این برنامه شهرام صارمی، مدرس موسیقی و نوازنده کمانچه در سخنانی اظهار داشت: ظریف پنجاه سال به موسیقی ایران خدمت کرد اما آنچه در باره ظریف می خواهم بگویم این است که ظریف یکی از بزرگترین حامیان فعالیتهای هنری ارسباران بود و همیشه چراغ این محفل فرهنگی را روشن نگاه می داشت. این رفتار از بزرگ منشی و فرهنگ مداری او نشأت می گرفت. استاد ظریف این محافل را به شکلی خانه خود می دانست و امیدوارم بتوانم راه این استاد بزرگ را ادامه بدهیم. در شرایط بهتر برنامه ای برای پاسداشت ۵۰ سال خدمت ارزشمند هوشنگ ظریف در شان استاد ظریف، برگزار خواهیم کرد.»
حمید متبسم: صحبت از ظریف، صحبت از چند نسل موسیقی است
به گزارش پیلانو به نقل از ایسنا، این نوازنده تار و سه تار هم خاطرنشان کرد: «وقتی درباره هوشنگ ظریف صحبت می نماییم برای من به منظور صحبت از چند دوره و نسل موسیقی ایران است. دوران آموزشی ایشان به سال های طلایی ۱۳۳۰ برمی گردد؛ دوران کودکی و نوجوانی ایشان تحت تاثیر تدریس علی اکبر شهنازی، کلنل وزیری و روح الله خالقی و… بود که نه تنها به موسیقی ایرانی تسلط داشتند بلکه خواستار پیشرفت آن بودند. دوران حرفه ای ایشان هم به سال های ۵۰ باز می گردد که مراکزی مانند حفظ و اشاعه موسیقی، کارگاه موسیقی رادیو تلویزیون، کانون پرورش فکری کودکان و… باز شد. ایشان در ارکستر فرامرز پایور فعال بودند و در آن زمان بهترین نوع موسیقی ایران اجرا می شد. نسلی از بهترین هنرمندان امروز از حضور او بهره بردند. من از سال ۵۴ تا ۵۷ در کلاس های ایشان بودم و همیشه یک ربع زودتر می رفتم و دیرتر و همیشه لحظه شماری می کردم تا زمان کلاس او برسد. او سبب افتخار و سربلندی موسیقی بود.»
افلیا پرتو: از دست دادن ظریف ضایعه جبران ناپذیر موسیقی
این نوازنده پیانو بیان نمود: «۱۲ سال داشتم که به هنرستان ملی موسیقی رفتم و با استاد ظریف آشنا شدم. ایشان بسیار آرام بود. در ارکستر سازهای ملی با هم همکاری داشتیم. او با اخلاق ملایم و با علاقه و عشق تدریس می کرد و هنرجویانش همواره او را عاشقانه دوست داشتند. از دست دادن ظریف ضایعه جبران ناپذیری برای موسیقی ایران است.»
کورش متین: ظریف در سکوت زیست
این موسیقیدان و از نزدیکان هوشنگ ظریف اظهار داشت: « من شاگرد استاد ظریف بودم و شب ها ایشان را به منزل می رساندم و آخر کلاس می ماندم و ردیف موسی معروفی را با سنتور می نواختم. ظریف در سکوت زیست، آموزش داد و در سکوت رفت. او خلوت گزیده بود و خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است.»
در ادامه پیام محمد ظریف برادر استاد ظریف پخش گردید. این استاد موسیقی درباره برادر فقیدش اظهار داشت: «پدر همسر من آقای وزیری تبار من و نصرت الله گلپایگانی را به هنرستان بردند و ثبت نام کردند. هوشنگ برادرم یک سال بعد وارد هنرستان شد. او تار آموخت و من ویلن آموختم. برادر من از پاکی نظیر نداشت و هرچه در باره محاسن اخلاقی او گفته اند عین حقیقت است».
پروین صالحی: به همسرم افتخار می کنم
این نوازنده ویولن و همسر مرحوم ظریف بیان نمود: « خیلی ممنونم این مراسم را برگزار کردید و یاد همسرم را زنده نگه داشتید. حیف که همسرم را از دست دادم. ما با هم بودیم و پس از ۷۰ سال من را تنها گذاشت و رفت من هم به رضای خدا راضی هستم. ما همکلاس بودیم و ازدواج کردیم. افتخار می کنم به وجود چنین مرد نازنین و پدرمهربان و دوست مهربان. او همیشه یک چهره داشت و فرقی با بیرون و درون منزل نداشت. او واقعا عاشق شاگردانش بود. امیدوارم این شرایط زودتر تمام شود و به زندگی عادی بازگردیم.»